مقایسه نقش امام خمینی(ره) و روشنفکران در بسیج مردمی زمان انقلاب اسلامی وجنگ ایران و عراق
نام نخستين پديدآور
/راضیه نیازیان
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
علوم انسانی و اجتماعی
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۱۸۸ص.
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
علوم سیاسی
زمان اعطا مدرک
۱۳۹۰/۱۱/۲۵
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
انقلاب اسلامی ایران، از زوایای گوناگون و در محافل علمی سرتاسر جهان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است .انقلابی که آخرین انقلاب قرن نام دارد، از لحاظ نظری و عملی یک انقلاب اجتماعی بوده است، زیرا در انقلاب اجتماعی کل طبقهصی حاکمه و زیر ساختصهای آن تغییر می کند.در انقلاب ایران نیزعلاوه بر تغییرات در هیئت حاکمه، کل زیر ساختصهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی موجود در جامعه دچار تحولات بنیادین شدند .انجام این تحول بنیادین، مقدمات و پیش فرضصهایی را نیازمند بود که مردم، رهبری و ایدئولوژی از جملهصی صآنان بود و در این میان بحث ایدئولوگ انقلاب از همه مهمصتر به نظر می رسد، چرا که به نظر بسیاری از نظریه پردازان انقلاب، انقلاب ۱۳۵۷ ایران، بدون وجود امام خمینی)ره (نمی توانست به وجود بیاید و پیروز گردد .تقلیل علت وقوع این پدیده نادر و یا معجزه قرن صرفا در یک علت مثلا مذهبی، سیاسی،اقتصادی به دور از واقعیات رخ داده می باشد، چراکه نه انقلاب ایران تک علتی بوده است و نه گروه یا طیف خاصی می تواند داعیه دار انقلاب باشد انقلاب در شرایط زمانی و مکانی و بستر خاص خود انجام می گیرد .در انقلاب ایران گروهصهای مختلفی در طیف مبارزه قرار داشتند و وجه مشترک همه آنصها دشمن مشترکشان یعنی رژیم استبدادی محمدرضا شاه پهلوی بود .طیفی که شامل گروهصهای چپ مذهبی و غیر مذهبی، سکولارصصصها، ملی مذهبیصها، روشنفکران دانشگاهی، دانشجویان، کارگران، دهقانان، بازاریان، مردم عادی و ...بودند و مطمئنا انقلاب ایران جز با اتحاد استراتژیک همهصی این اقشار به پیروزی نمی رسید و در این میان، بحث بسیج سیاسی این گروهصهای متنوع و بعضا متضاد از لحاظ فکری حول یک محور یعنی براندازی رژیم پهلوی مهارت بسیار والایی را خواستار بود که هرکس و هر طیفی نمی توانست این بسیج استراتژیک را به وجود آورد، اتحادی استراتژیک و موقتی حول محور براندازی شاه که مرکز ثقل خواستهصهای تمامی این گروهصها بود، زیرا بعد از وقوع انقلاب این اتحاد شکست .انقلاب اسلامی ایران در سالصهای ۵۶ و ۵۷ معماهای بسیاری را پیش روی محققین علوم اجتماعی قرار داد و از جمله مهمصترین آنصها بحث رهبری این انقلاب بود.رهبری امام با کانالصهای ارتباطی غیر رسمی و بدون تکیه بر سازمان، مردم را به نشان دادن اعتراض علیه رژیم شاه فرا خواند و ضمن اتخاذ مواضع سر سختانه، برای بسیج سیاسی حاصله اقدام کرد و به عنوان رهبر و سخنگوی انقلاب تقاضای جنبش را برای طرفصهای در گیراعلام کرد .بعد از وقوع انقلاب و حتی در بطن فرایند انقلاب عدهصی کثیری از روشنفکران و روحانیون، ادعای ایدئولوگ بودن و تئوریسین انقلاب را داشتند، ولی به نظر می رسد اکثر محققین در نقش بی بدیل امام خمینی) ره (متفق القولند، شخصیتی که در بحبوحه انقلاب مردمیصترین، رادیکالصترین و اسلامیصترین و اصلیصترین رهبر انقلاب بود و کسی در این برهه هماورد و قابل قیاس با نقش بی بدیل این شخصیت نبود و ایشان حیطهصی بسیج گرایی گستردهصای را نسبت به سایر رهبران مدعی از جمله روشنفکران داشتند.امام توانست تودهصهای مردم را بسیج کند و به حرکت در بیاورد در حالیصکه سایر روشنفکران بنا به دلایلی که خواهد آمد در انجام این کار موفق نشدند .
متن يادداشت
Revolution of 1357 known as theIslamic Revolutionof Iran, fromdifferent perspectivesandinscientificcirclesthroughoutthe worldhas beenanalyzed. This revolution that is the last century revolution, in theoretical and practical view is a social revolution, because in social revolution general rules is change.Iran's 1357 revolution, is a social revolution, that is in addition to the changes in administration, entire cultural, economical and social infrastructure, in society have been fundamental change. This fundamental change, needs to had some arrangement, that include people, leadership and ideology. And it seems most important of them The ideologues debate of revolution to be the most important,It seems that many of the theorists 1357 Iranian revolution, without the Imam Khomeini could not come into existence and be victorious. Reduce the occurrence of this rare phenomenon or a miracle just a reason for the religious, political, economic, happened to be away from the facts / Not since the Iranian revolution was not a single cause or group can claim to having a particular spectrum is the/ In the context of their particular time and place and is done/ Iran in the different groups in the spectrum were/ The common enemy and common to all the regime of Shah Mohammad Reza Pahlavi, was authoritarian/. Range that includes the religious and secular groups, secularists, national, religious, academic intellectuals, students, workers, peasants, merchants, and ordinary people ... Were/ Sure, the Iranian revolution and other strategic alliances with all sectors of the victory was not/ Strategicallianceand thetemporaryoverthrowof the Shah, which revolves around thecenter of gravityof allthese groupswereasked to/Becauseofthefailure oftherevolution/ Iran's Islamic Revolution 56 years ago and 57 puzzles many social science researchers that/And most important was the discussion leader of this revolution/ Of informal channels of communication with and without relying on the people to demonstrate in protest against the Shah's regime called/Having taken a tough stance, the resulting action to mobilize the political will/ And as a leader and spokesman for the Movement for the parties announced/Even after the revolution and the revolutionary process at the heart of many intellectuals and clergy were the claims of ideologues and theoreticians/ But most researchers seem to be unmatched in the role of Imam Khomeini (RA) have the same opinion./
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )