بررسی تحولات ساختار اداری ایالت خراسان در دوران صفوی
عنوان اصلي به زبان ديگر
Study of Evolution of Administrative Structure of Khorasan Province in the Safavid Era
نام نخستين پديدآور
/مرتضی دولتآبادی
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
: حقوق و علوم اجتماعی
تاریخ نشرو بخش و غیره
، ۱۳۹۹
نام توليد کننده
، عباسپور
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۲۷۶ص
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
دکتری
نظم درجات
تاریخ، گرایش ایران بعد از اسلام
زمان اعطا مدرک
۱۳۹۹/۰۶/۳۰
کسي که مدرک را اعطا کرده
تبریز
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
برآمدن صفویه تنها انتقال معمول حکومت از خاندانی به خاندان دیگر نبود؛ درواقع وجوه امتیازی چون داعیه مذهبی، تشکیلات تصوف، اتکا به قبایل قزلباش و تسلط بر تمامیت سرزمینی ایران، که پیش از آن دارای پراکندگی سیاسی بود، از سویی و از دیگر سو، جنگص در شرق و غرب و لزوم ورود تاجیکان برای تصدی امور اداری، و بعدها افزوده شدن غلامان قفقازی، در گذر زمان زمینهصساز تغییرات و تحولات بسیاری در زمینهصهای گوناگون اجتماعی، سیاسی، مذهبی و غیره شد .طبیعتا ساختار اداری به میراثصمانده از حکومتصهای پیشین نیز باید به تناسب تغییرات و تحولات نوین دچار دگرگونیصهایی میصشد .این مهم از همان آغاز طی سازوکارهایی چون ایجاد تغییرات در مناصب، پدیدآوردن مناصب نوین و درآمیختن حوزهصهای کاری صورت گرفت و در روندی طولانی تا پایان حکومت صفویه بهصتبع شرایط و اقتضائات زمان ادامه یافت .ساختار اداری برقرار شده در خراسان نیز طبعا بهصعنوان بخشی از این کل تحت تأثیر قرار گرفت و دچار تغییرات و تحولاتی شد، که بخشی از آن، برخاسته از شرایط و اقتضائات خاص این سرزمین بود .به طور کلی، شاه و دربار در درازای طولانی حکومت صفویه و در گذر از برههصها و مقطعصهای گوناگون، یک هدف و غرض اصلی پیش چشم داشتند و آن در اختیار گرفتن هرچه بیشتر ایالات و ولایات بود و برای رسیدن به این هدف نیز بسته به شرایط و اوضاع تا آنجا که امکان داشت از هیچ گونه کوششی دریغ نمیصورزیدند و آشکار است، که در مقابل حاکمان نیز برای پیشگیری از گرفتار شدن در چنبره نفوذ و اقتدار شاه و دربار تا آنجا که میصتوانستند، میصکوشیدند .در رساله حاضر کوشیده شده است به این پرسش پاسخ داده شود، که تغییرات و تحولات ساختار اداری ایالت خراسان چه بوده، چرا و چگونه رخ داده و چه پیامدها و تبعاتی داشته است؟ یافتهصهای پژوهش دلالت بر آن دارد، که بر اثر تغییرات و تحولات روی داده، ساختار اداری این ایالت را میصتوان به سه دوره تقسیم کرد .در نخستین دوره حکومت از آن قزلباشان است و دربار میصکوشد از طریق واگذاشتن حکومت حوزه-هایی چندگانه خراسان به طوایف و قبایل گوناگون، از غلبه و تسلط یک قبیله یا اویماق پیشگیری کند .در دومین دوره بهصرغم آن که، گاه همه حوزهصهای خراسان و حتی سرزمینصهای پیرامونی آن در دست یک حاکم است، شاهزادهصای نیز در ایالت حضور دارد؛ اما این مسأله موقتی است و با تقسیم دوباره خراسان به چند حوزه و گسیل شاهزادگان دیگر و همچنین تفویض حکومت برخی نواحی کوچک به غیرقزلباشان، مانع از غلبه و تسلط قزلباشان شود؛ افزون بر این، در این دو دوره با نصب وزرای شاهی و تبدیل آن به وزارت خراسان در نیمه دوم قرن دهم هجری، قدرت و اقتدار حاکمان محدود میصشود .این سیاست با نصب قضات، صدور، شیخصالاسلامان و دیگر مقامات کوچکصتر مانند کلانتر، داروغه و محتسب کامل میصگردد؛ بدینصسان، با آغاز سومین دوره، دربار به تدریج موفق میصگردد، با واگذاری حکومتصهای محدود شده از نظر جغرافیایی، و نیز قدرت و اقتدار بهصوسیله صاحبصمنصبان متعدد ساختار اداری به حاکمانی که بسیاری از آنان غیر قزلباش، و غلام هستند، قدرت قزلباشان سهیم در تأسیس حکومت را مهار کند و این روند البته با ظهور مناصب نوینی چون سرداری خراسان، نیابت حاکم و واقعهصنویس به اوج خود میصرسد
متن يادداشت
Qizilbash and slaves. and this process, of course, reaches its peak with the emergence of new positions such as Sardari Khorasan, deputy ruler and event write -Islam and other smaller officials such as Kalantar, Darugheh and Muhtasib; Thus, with the beginning of the third term, the court gradually succeeded in limiting the authority of Qizilbash who were involved in the government, with the transfer of geographically limited governments, as well as transfering power and authority by various bureaucrats to rulers, many of whom were non-Qizilbash, it prevented the Qizilbash from dominating; In addition, in these two periods, with the installation of royal ministers and its transformation into the Ministry of Khorasan in the second half of the tenth century AH, the power and authority of the rulers was limited. This policy is complemented by the appointment of judge, Sadr, Shaykh al-The rise of the Safavids was not the only usual transfer of power from one dynasty to another; In fact, privileges such as religious claims, Sufi organizations, reliance on the Qizilbash tribes, and domination of the territorial integrity of Iran, which was previously politically fragmented, on the one hand, and the war in the East and West, and the need for Tajiks to enter the office, And later the addition of Caucasian slaves, over time led to many changes and developments in various social, political, religious and other fields. Naturally, the administrative structure inherited from the previous governments also had to change in accordance with the new changes and developments. This was done from the very beginning through mechanisms such as making changes in positions, creating new positions and merging some job responsibilities, and continued in a long process until the end of the Safavid rule, depending on the conditions and requirements of the time. The administrative structure established in Khorasan was naturally affected as a part of this whole and underwent changes and developments, part of which arose from the special conditions and requirements of this land. In general, the Shah and the court through various periods, had one purpose in mind and that was to take over as many states and provinces and to achieve this purpose depending on circumstances, they tried as much as possible and it is obvious that they also tried as much as they could to prevent the rulers from getting caught in the circle of influence and authority of the king and the court. In the present dissertation, an attempt has been made to answer the question, what were the changes and developments in the administrative structure of Khorasan province, why and how did it happen and what were the consequences? The findings of the study indicate that due to changes and developments, the administrative structure of the state can be divided into three periods. In the first period of ruling, it belonged to the Qizilbash, and the court tried to prevent the domination of one tribe by handing over the rule of multiple districts of Khorasan to different tribes and clans. In the second period, although sometimes all the districts of Khorasan and even the surrounding lands are in the hands of a ruler, a prince is present in the province; However, this is a temporary issue and by dividing Khorasan into several constituencies and sending other princes, as well as delegating the government of some small areas to non
عنوان اصلی به زبان دیگر
عنوان اصلي به زبان ديگر
Study of Evolution of Administrative Structure of Khorasan Province in the Safavid Era
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )