تأثیر اندیشههای فلسفی نیچه بر جریان فلسفه اگزیستانسیالیسم
نام نخستين پديدآور
/بهنام رسالت
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
: ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
تاریخ نشرو بخش و غیره
، ۱۳۹۵
نام توليد کننده
، راشدی
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
فلسفه
زمان اعطا مدرک
۱۳۹۵/۱۱/۳۱
کسي که مدرک را اعطا کرده
تبریز
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
فریدریش ویلهلم نیچه فیلسوف آلمانی قرن ۱۹ است .نگاه متفاوت نیچه نسبت به مسائل بنیادی فلسفه و انتقادهای صریح وی از فلسفههای سنتی، او را در مقابل پیشینیانش قرار داده است .ژرفاندیشی نیچه در مسائل اساسی فلسفه او را به یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان قرن ۱۹ تبدیل کرده است، که فلاسفهی بعد از خود را تحت تأثیر قرار داده است .فلاسفهی اگزیستانسیالیست، فیلسوفانی هستند که در فلسفهورزی خود بیتأثیر از اندیشههای نیچه نبودهاند .مکتب اگزیستانسیالیسم از جمله مکاتب فکری و تأثیرگذار قرن ۲۰ قلمداد میشود .توجه اصلی این مکتب در فلسفهورزی، به هستی انسانی و وجود او در این جهان است .در اندیشههای نیچه و اگزیستانسیالیستها مباحثی مشترکی وجود دارد که مورد بحث آنها قرار گرفته است .از جمله مباحث مشترک بین نیچه و اگزیستانسیالیستها میتوان به موارد زیر اشاره کرد :تأکید بر تاریخمند بودن انسان، توجه به ممکن بودن انسان، چشماندازگرایی، نسبیتگرایی، نقد ازخودبیگانگی انسان مدرن، نقد ارزشها، بحث از نسبت اراده و آزادی .در واقع مباحث مطرح شده در بالا، از جمله مبانی مشترک در اندیشههای نیچه و اگزیستانسیالیستها است .و تأثیر نیچه از رهگذر این مبانی مشترک با اگزیستانسیالیستها برای ما قابل بررسی است .اما وجود این مبانی مشترک در بین اندیشههای آنها و ترسیم تأثیرات نیچه بر اندیشهی اگزیستانسیالیستی باعث نمیشود که ما نیچه را یک اگزیستانسیالیست خطاب کنیم، چرا که تفاوتهای اساسی در اندیشههای نیچه با اگزیستانسیالیستها وجود دارد، که مانع از این کار میشود .از جملهی این تفاوتها میتوان به _۱ :روش نیچه در بیان اندیشههایش، _۲ تفاوت هدف نیچه با اگزیستانسیالیستها در فلسفهورزیشان، _۳ تفاوت زبان و شیوهی بیان و نگارش اندیشههای آنها، اشاره کرد .این پژوهش در پی بررسی تأثیر نیچه بر اندیشههای اگزیستانسیالیستی است و در سه فصل تنظیم گشته است .در فصل اول به کلیات بحث میپردازیم، در فصل دوم به توضیح و تفسیر مبانی مشترک بین آنها و در فصل سوم به جمعبندی مطالب ذکر شده در پایاننامه، خواهیم پرداخت
متن يادداشت
Nietzsches different view on basic problems of philosophy and his criticism of traditional philosophy not only put him in front of his predecessors but also converted him as one of the 19 century most influential philosopher who has influenced his successors, and most importantly, Existentialists. In this study, having considered some common topics or foundations such as (1) focusing on human historicity, (2) considering the human possibility, (3) criticizing the modern humans alienation, (4) criticizing the values, (5) emphasizing on perspectivism and (6) advocating relativism, we reached to this conclusion that by showing their common foundations and by drawing Nietzsches influence on Existentialists, we cannot call Nietzsche as a Existentialist. In fact, there are some essential differences between them, for example, in their methods, aims and languages which prevent us to call him as Existentialist
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )