بررسی تطبیقی مدینه فاضله افلاطون و مدینه فاضله سوسیالیسم به روایت مارکس
نام نخستين پديدآور
بهرام فروزان
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
تاریخ نشرو بخش و غیره
۱۴۰۱
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۹۰ص.
مواد همراه اثر
سی دی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
فلسفه گرایش تطبیقی
زمان اعطا مدرک
۱۴۰۱/۰۶/۳۰
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
در فلسفه بحث یا بر سر «آنچه هست» میباشد یا بر سر «آنچه باید باشد.» «آنچه باید باشد» تحقق نیافته است و گاهی هم در مطابقت با روال زندگی طبیعی و عادی انسان نیست اما اندیشه ای مطرح شدهاست که انسان چنین فکر میکند که اگر آن اندیشه محقق شود وضعیت زندگی انسان بهبود خواهد یافت. این موضوع در مورد وضعیت سیاسی جوامع ، بسیار پررنگ ترمطرح میشود. اما دو فیلسوف مهم که در این مورد یک ایدهی سیاسی «آنچه باید باشد» برای جامعه مطرح کردهاند افلاطون و کارل مارکس هستند ، که اولی در ۴۲۸_۳۴۸ق.م ودومی درقرن ۱9م میزیسته است. هر دو این فیلسوفان مدینه فاضله ای را در راستای نیل به سعادت طراحی کر ده اند ، اما افلاطون سعادت را با پشتوانه هستی شناختی ومعرفت شناختی در وصول به فضیلت می دانست و حاکم آرمانی خود راکه فیلسوف پادشاه بود، دارای قدرت مطلق می شمرد. و از عدالت هندسی و نه برابری حسابی طرفداری می کرد درحالی که مارکس با محور قرار دادن اقتصاد و زیست زمینی وعمدتا برپایه عدالت حسابی به ارائه طرح خود پرداخته است. افلاطون در مقابل نابسامانیهای معرفت شناختی و هستی شناختی و سیاسیای که در بیشتر دولتشهرهای یونان به ویژه در دولتشهر آتن آن روزگار جاری بود فلسفهای طرح ریزی کرد که در مسیر تکامل آن در محاورهی جمهوری بحثی هم درباب جامعه و کشور داری و برآورده کردن نیازهای غیرمادی انسان از جمله نیاز به رسیدن به سعادت و عدالت مطرح کرد ، و جامعهای را ترسیم کرد که در آن می توان این مهم را محقق کرد. کارل مارکس نیز در مقابل رشد صنعت و سرمایه داری درغرب به ویژه انگلستان، و تقسیم شدن جامعه به دو قطب اقتصادی بسیار متفاوت یعنی سرمایه دار و کارگر و وضعیت اقتصادی بسیار نامطلوب قطب پرجمعیت کارگر، فلسفهای به وجود آورد ، تا بتواند زندگی اقتصادی-اجتماعی انسان و ساختاری که آن نوع زندگی به آن وابستهاست را بررسی کند تا راه برون رفتی از این ساختار ارائه کند
متن يادداشت
Abstract:In philosophy, the discussion is either about "what is" or about "what should be". "What should be" has not been realized and sometimes it is not in accordance with the normal and Natural routine life of man, but an idea has been put forward that man thinks that if that idea is realized, the condition of human life will be improved. This issue is raised more prominently in the political situation of societies. But two important philosophers who have proposed a political idea of "what should be" for society in this case are Plato ideal society and Marx Karl. The first one lived in 348-428 BC and the second in the 19th century Both of these philosophers have designed a utopia for achieving happiness, But Plato considered happiness based on ontology and Epistemology in attaining virtue and he considers his ideal ruler, who was the philosopher king is considered to have absolute power. And he was in favor of geometrical justice and not arithmetical equality, While Marx has presented his plan by focusing on economy and terrestrial life and mainly on the basis on arithmetical justice. Plato planned a philosophy against the epistemological ontological and political disorders that were going on in most of the Greek city-states, especially in the city-state of Athens at that time In Republic he raised a discussion about society and country and fulfilling the immaterial human needs, including the need to achieve justice, and outlined a society in which this can be achieved. Karl Marx also created a philosophy against the growth of industry and capitalism in the West, especially in England, and the division of society into two very different economic poles, capitalist and worker, and the very unfavorable economic situation of the highly populated worker pole in order be able to live an economic-social life. To examine the human being and the structure that type of life depends on in order provide a way out of this structure.
عنوانهای گونه گون دیگر
عنوان گونه گون
A comparative Study of Plato's Utopia and Socialism's Utopia According to Marx
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )