شیخ آذری یا فراز اندیشی و شکوفایی عرفان عملی در قرن پنجم، و ظهور عرفان نظری و نظریه پردازی های بنیان گذارانهای ابن عربی در قرن هفتم، چند قرن فاصله دارد. از این رو، در روزگار آذری، تمایز آموزههای نظری عرفان از اندیشههای عملی آن، گسترده و رخ گشوده است. با این همه در آثار عارف اسفراینی کمتر نشانی از این تفکیک و تمایز به چشم میخورد. راز این عدم تمایز می تواند در دغدغههایی نهفته باشد که آذری را بر آن داشته تا اندیشههایش را بنگارد پیش و بیش از آنکه ترسیم نظامی منسجم از عرفان عملی یا نمودن تصویری رسا از عرفان نظری وی را به آفرینش آثار بر انگیزد، آسیب شناسی درونی تصوف، زدودن شبهات از شطحیات پرده بر گرفتن از رخ عرفان شریعت محور، و دغدغههایی از این دست، اندیشمند اسفراینی را بر آن داشته تا دست به قلم برد. با این رویکرد است که شیوهای روشنگرانه و دانش بنیاد در به انزوا کشاندن عرفان شریعت گریز، تلاشی فراگیر در پاسخ به پرسشهای بنیادین معرفتی، نیز اشتیاقی پیگیر برای نمایاندن تعامل بنیادین دین و عرفان را شاهدیم
ترجمه
پديدآور
حسن علی پور وحید
عنوان قراردادی
عنوان قراردادي
آرا و اندیشههای عرفانی شیخ آذری
عنوان روی جلد
اطلاعات گونه گون
موج دریای معرفت
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )