پایان جنگ سرد فرصت تازهای را برای بسط مطالعات امنیتی خارج از چارچوب منازعه دو ابر قدرت فراهم آورد و از لحاظ نظری ت╩ثیری اساسی در کل الگوی امنیت بینالمللی بر جای گذاشت .از جمله مکاتبی که توانست چشمانداز متفاوتی را در حوزه مطالعات امنیتی پس از جنگ سرد ارائه دهد مکتب کپنهاگ بود .این مکتب تلاش کرده است امنیت را از زوایای مختلف مورد مطالعه قرار دهد و طرح مفهوم امنیت زیستمحیطی نیز در همین راستا صورت گرفته است .منطقه خلیج فارس و دریای عمان بهعنوان یکی از مهمترین پهنههای آبی جهان به لحاظ تنوع زیستی، منابع شیلاتی و بهخصوص منابع نفتی غنی اکوسیستمی منحصربهفردی بهشمار میرود .اما بهرغم برخورداری از منابع و ذخایر متنوع و موقعیت منحصربهفرد؛ فعالیتهای انسانی و بهرهبرداری پرشتاب و بیرویه موجب تخریب و آلودگی این اکوسیستم حساس و شکننده و حتی تهدید امنیت در منطقه شده است .با توجه به اینکه تلاش برای تحقق امنیت زیستمحیطی دولتها را وادار میکند تا از طریق ایجاد سازمانهای همکاریهای منطقهای این هدف را دنبال کنند در منطقه خلیج فارس نیز سازمان منطقهای حفاظت از محیط زیست دریایی در سال ۱۹۷۹ با عضویت ایران، عربستان، عراق، کویت، قطر، عمان، بحرین و امارت متحده عربی ایجاد شده است .اگرچه این سازمان اقداماتی را به منظور حفظ محیط زیست دریایی خلیج فارس صورت داده است اما با گسترش تهدیدات زیستمحیطی در خلیج فارس و دریای عمان در چند سال اخیر، به نظر میرسد این سازمان در برخی مواقع با چالشهایی مواجه بوده است .بنابراین هدف از نگارش این مقاله بررسی چالشها و موانع پیش روی سازمان رامپی در خصوص حفظ محیط زیست دریایی خلیج فارس با استفاده از روش توصیفی تحلیلی میباشد .مطالب ارائه شده در مقاله ذیل چهار مبحث قرار میگیرد .در مبحث اول، موضوع امنیت زیستمحیطی به عنوان یکی از ابعاد امنیت در مکتب کپنهاگ بررسی میشود .در مبحث دوم به چالشهای زیستمحیطی خلیج فارس پرداخته میشود .در مبحث سوم تاریخچه شکلگیری سازمان رامپی و فعالیتهای این سازمان مورد بررسی قرار میگیرد و در مبحث چهارم هم مهمترین چالشها و موانع پیش روی رامپی مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهایی در این خصوص ارائه میشود