در استان خوزستان جمعیتی قابل توجه از اعراب که همگی دارای خاستگاه عشایری هستند، حضور دارند. این جمعیت، در پی سیاستهای خاندان پهلوی، از نظام اجتماعی و اقتصادی پیشین، به نظام نوین شهرنشینی و روستانشینی انتقال داده شدند و در سه دههای که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد، زندگی شهری را بر شیوههای زندگی پیشین ترجیح دادهاند. این در حالی است که شیوه زندگی عشایری و روستایی به شکل سنتی آن نیز در میان اعراب رواج دارد؛ تا بدان حد که در حل و فصل دعاوی حقوقی، بهرهبرداری گستردهای از همین شیوه زندگی در شکل ریش سفیدان میشود. بنابراین، عموم اعراب خوزستان در همان نظام سنتی پیشین به زندگی خود ادامه میدهند. در این مقاله، کوشش می شود با استفاده از روش تحلیل محتوای برنامههای سیمای استان، نوعی گسست فرهنگیمیان اهداف سیاستگذاران برنامههای عربی و اعراب، نمایش داده شود.