ایران همواره در درازنای تاریخ دیرباز و پرشیب و فراز خویش، از دورترین روزگاران شناخته شده - حتی از روزگاران تاریک و مهآلود و رازناک اسطوره تاکنون، سرزمین تیرهها و تبارهای گوناگون بوده و هست. همه این تبارها و تیرهها که گهگاه زبانها و پاره فرهنگهایی گوناگون نیز داشتهاند و دارند، با نام نازشخیز ایرانی، در پهنه ایران زمین، در کنار یکدیگر میزیستهاند و میزیند. این زبان نغز و دلاویز، چونان زبان فراگیر دیوانی و فرهنگی و ادبی، در سراسر ایران زمین و در برهههایی از تاریخ در پهنهای از گیتی گسترش و روایی یافته و گونهای جهان شاهی شگرف فرهنگی را پدید آورده است که از کاشغر تا قیروان را در بر میگرفته است. با این همه، این زبان نیرومند و جهانگیر نه تنها با دیگر زبانها و گویشهای بومی ایران در ستیز و آویز و کشاکش و هماوردی نبوده است، بلکه آنها را نیز یاری میرسانیده است؛ به گونهای که پارهای از شاهکاریهای ادب پارسی ریشه در این گویشها و زبانهای بومی دارند. از دیگر سوی، سخنوران و نویسندگانی که زبان بومی و مادریشان پارسی دری نبوده است و این زبان راچونان زبان فراگیر فرهنگی و ادبی در سرودن و نوشتن به کار گرفتهاند، به یاری هنر کارساز و توان آفرینندگی و ذوق سرشار خویش، زبان پارسی را بیش از پیش مایه و پایه بخشیدهاند. در روزگار ما نیز، زبان پارسی دری، با هر دید و داوری، همان رشته پیوند است که تیرهها و تبارهای دیرانی را در پهنه ایران زمین به یکدیگر میپیوندد. در این روزگار پرآشوب که روزگار گسستنهاست و فرهنگ بیگانه رسانهای بر جهان چنگ درافکنده است، ما ایرانیان، چونان ملتی دیرینه با پیشینه و فرهنگ و تاریخی بسیار کهن و گرانسنگ بیش از هر زمانی در تاریخ خویش به پیوند و همبستگی و یکپارچگی نیاز داریم و از همین روی به زبان پارسی که استوارترین رشته پیوند ماست و نیرومندترین و کارسازترین ابزار همدلی وهمبستگیمان، پس آن را گرامی بداریم، به هر شیوه که می توانیم.
ترجمه
پديدآور
میرجلالالدین کزازی
عنوان قراردادی
عنوان قراردادي
زبان پارسی؛ استوارترین رشته پیوند ایرانیان
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )