امروزه تنیدگی موزه و باستانشناسی در سطح جهان امری بدیهی است که همگام با تحولات باستانشناختی از دهه ۶۰ میلادی به وقوع پیوسته و انسان، جامعه، فرهنگ و تمدن بشری به همان میزان که مورد توجه باستانشناسان است دستمایه کار موزهداران نیز قرار گرفته است. از این رو باستانشناسان و موزهداران نقشی پویا در عرصه پژوهشی ایفامی کنند. از سال ۱۳۰۷ بخش عمدهای از آثار حاصل از کاوشهای باستانشناختی، که در سطح وسیعی از ایران انجام شده، در موزهها انبار شده یا به نمایش در آمده است. (ریاضی ۱۳۸۱: ۲۲-۲۱) واقعیت این است که طی ۸۰ سال گذشته نگاه غالب به مورایث فرهنگی و مدنی، نگاهی نمایشی و شیء مخور با دیدی صرفا بیرونی و بدون اتصال و پیوند درونی با مواریث گذشته بوده و این نگاه همگام با تحولات پژوهشهای باستانشناختی تکامل نیافته و نتیجه آنکه موزهها کاربردی تفننی یافته که در انها به جنبههای زیباییشناسانه و صرفا روایتی داشتان از زندگی بشر، آن هم به طور ناقص، توجه و از این مسئله غفلت میشود که موزهها اکنون وارد عرصه فرهنگ و زندگی مردم در سطح جهانی شده و در آنها فعالیتهای چند گون و متنوعی دنبال میشود. موزههای ایران متاسفانه دچار نوعی رکود و بیتوجهی شده و نیازمند تحولی بنیادین در این زمینه است.در این مقاله تلاش کردهایم تا نشان دهیم هر گونه تحول توسعه و رویکردی در این راه، مستلزم مشارکت موزهها در بخش تحقیقات و رفتارهای اجتماعی است.
ترجمه
پديدآور
عباس رضائینیا
عنوان قراردادی
عنوان قراردادي
پژوهش در موزههای ایران
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )