خستین گامهای جدی در پژوهشهای پارینهسنگی ایران پس از جنگ جهانی دوم را کارلتن کوون برداشته است. فعالیتهای میدانی باستانیشناسان امریکایی، کانادایی، انگلیسی ، دانمارکی و باستانشناسان برخی کشورهای دیگر در دهه ۱۳۳۰ خ (۱۹۵۰م) تا اواسط دهه ۱۳۵۰ خ (۱۹۷۰ م) اطلاعات ما را از فرهنگهای پارینه سنگی ایران، خصوصا در زاگرس افزایش داد. اما مقطعی بودن این پژوهشهای میدانی و نبود کاوشها و بررسی های گسترده و مداوم باعث شد که ایران به رغم غنای آثار پارینهسنگی، در عرصههای بینالمللی به جایگاه واقعی خود در پژوهشهای پارینه سنگی دست نیابد. از سوی دیگر باستانشناسان ایرانی نیز به دلایل گوناگون بسیار دیرتر از سایر کشورهای منطقه وارد این عرضه پژوهشی شدند و عملا از اواخر دهه ۱۳۶۰ و طی دهه ۱۳۷۰ بود که نخستین پژوهشهای میدانی خود را انجام دادند. در نتیجه این تلاشهای جدید مکانهای متعددی در مناطق ناشناخته چون گیلان، حاشیه کویر مرکزی و همچنین زاگرس شناسایی، بررسی و نتایج آن منتشر شد. اما این تلاشهای اولیه و انفرادی به علت نبود حمایت تشکیلات رسمی باستانشناسی کشور تا اواخر دهه ۱۳۷۰ گسترش چندانی نیافت. بازگشت مجدد باستانشناسن خارجی در دهه ۱۳۸۰ از سویی باعث آشنایی باستانشناسان جوان ایرانی با شیوههای جدید کاوش در مکانهای پارینه سنگی شد و از سوی دیگر امکان بازنگری برخی نظریات پیشین را فراهم آورد.
ترجمه
پديدآور
فریدون بیگلری
عنوان قراردادی
عنوان قراردادي
پژوهشهای پارینه سنگی ایران از آغاز تا اواخر دهه هفتاد
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )