اين کتاب، داستان ماجرايي است که در کودکي براي "هاشم اعتمادي" رخ داده و براي کودکان و نوجوانان نوشته شده است. هاشم در کودکي اسبي به نام "بلندو" داشته است. روزي او و پدر و برادرش براي شکار به جنگل مي روند. پدر از او مي خواهد براي ناهار قدري انگور بچيند. در راه رسيدن به تاکستان، هاشم بر روي اسب خوابش مي برد و در خواب با خرسي مي جنگد. وقتي از خواب بيدار مي شود، خود را درميان جنگل تنها مي بيند. با ديدن آهويي به سويش شليک مي کند اما تير به پاي آهو اصابت مي کند. هاشم آهو را به منزل مي برد و از او مراقبت مي کند. وقتي پدر و برادرش با دست خالي بر مي گردند،هاشم را با شکار آهوي زنده مي بينند. شهيد "هاشم اعتمادي" در اسفند ماه ۱۳۴۱ به دنيا آمد. وي فرمانده تيپ امام حسن(ع) بود.
یادداشتهای مربوط به مخاطبان
متن يادداشت
گروه سني د
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
موضوع مستند نشده
داستان کودکان
موضوع مستند نشده
جنگ ايران و عراق، ۱۳۵۹-۱۳۶۷ -- داستان
موضوع مستند نشده
دفاع مقدس
رده بندی کنگره
شماره رده
PIR
۴۲۲۹
نشانه اثر
/
ک
۹
ت
۲
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )