نسان برای زندگی نیازمند تشخیص خوب و بد، درست و نادرست، صلاح و فساد و به طور کلی حق و باطل است و برای رسیدن به این تشخیص نیاز به معیارهایی دارد، تابتواند با استفاده از آنها و سنجیدن افکار و عقاید و عملکرد خود، نسبت به آن معیارها، به حق و باطل بودن آنها پی ببرد.قرآن کریم، کلام حق و منشوری کامل و جامع برای زندگی سعادتمندانه انسان است، که معیارهای تمییز حق و باطل را به روشنی برای انسان معرفی نموده است. در نهج البلاغه نیز، همچون قرآن کریم، موضوع شناخت حق و باطل، از جایگاه مهمی برخوردار بوده، معیارهای شناخت حق و باطل معرفی، و نقش و جایگاه این معیارها تبیین شده است. معیارهای شناخت حق و باطل، هم از نظر قرآن و هم از دیدگاه نهجالبلاغه، شامل دو دسته معیارهای درونی و بیرونی است که در روایات هم از آن دو حجت با عناوین رسول باطنی و رسول ظاهری یاد شده است. عقل، یکی از معیارهای شناخت حق و باطل است که انسان را در تشخیص میان حق و باطل، یاری می کند. عقل، همواره پیرو حق بوده و همچون منبع نور، مسیر زندگی را برای انسان روشن می کند. لذا انسان با استفاده از قوه خرد و خردورزی می تواند از افتادن در خطا و اشتباه مصون بماند. دومین معیاری که قرآن کریم و همچنین نهج البلاغه، به عنوان معیار شناخت، معرفی می کنند، وحی به انبیاء است. کتب آسمانی، به ویژه قرآن کریم، چون از سوی حق تعالی و سخن خدا هستند، جز حقیقت محض نمی توانند باشند. از این رو، قرآن کریم و کتب آسمانی پیامبران پیشین، معیار شناخت حق و تمییز آن از باطل هستند. سومین معیار شناخت حق و باطل، که از قرآن و نهجالبلاغه، معرفی شده است، سنت پیامبر اکرم (ع) و سیره ائمه اطهار(ع) است که در عصر حاضر، تنها از طریق احادیث قطعی الصدور، قابل دسترسی است
عنوان قراردادی
عنوان قراردادي
بررسی تطبیقی معیارهای شناخت حق و باطل در قرآن و نهج البلاغه