ربین مسلمانان عده ای از صوفیان در سایه اسلام رشد کرده و به علت پیروی نکردن از راهنمایان آسمانی و کنار گذاشتن شریعت نه نام شریعت به بیراهه رفته اند و راه ها ومسلک هایی که برای این منظور ساخته اند نه تنها سالک را به هدف نمی رساند بلکه او را از هدف دور ساخته،گرفتار انحرافات فکری ،اعتقادی و عملی می نماید و در نهایت او را در چیزی غوطه ور می کند که از آن فرار می کرده است .بنابراین هر مکتب عرفانی غیر الهی جز گمراهی چیزی به همراه ندارد .این تحقیق در پی آن است تا :اولا:عوامل فاصله گرفتن وجدا شدن از شریعت توسط برخی از صوفیان را شناسایی و کشف کند که آیا این تغییر در رفتار به دلیل انحراف در مبانی اعتقادی وجهان بینی بوده یا عوامل دیگری در این امر دخیل است ؟در ثانی :چگونگی شریعت گریزی را ریشه یابی کرده وعلل آن را تبیین کند که آیا ریشه آن داخلی و از درون خود صوفیان بوده یا از بیرون عواملی دست به دست هم داده و باعث جدایی این فرقه از شریعت شده است .ثالثا:ما در پی آن هستیم تا اثبات کنیم شریعت پوسته دین و غیر مهم نبوده بلکه از ضروریات دین بشمار می رود . واژگان کلیدی :تصوف ،تجلی ،حقیقت ،خانقاه ،خرقه ،شریعت ،طریقت