نگارنده در این نوشتار، اصول، مبانی و کلّیات روش ها و فنون تدریس و تعلیم در نظام آموزشی اسلامی را بر اساس منابع قرآن و حدیث، مورد پژوهش قرار داده و مطالب و موضوعات را در دو فصل و هفت بخش تنظیم و ارائه کرده است. این روش ها از چهار مجرا در قرآن معرّفی شده اند: بخشی از آن مربوط است به روش هایی که خود قرآن، به نحو خاص در بیان آموزش ها از آن سود جسته و در شکل و نظام آیات و جملات و کلمات آن، تجلّی یافته است؛ مانند استفاده از روش داستان گویی و تمثیل یا استدلال و جدلِ خداوند با مخاطبان ، اعم از مسلمانان، اهل کتاب، مشرکان و کافران و منافقان، و موارد فراوان دیگر از این قبیل. قسمت دیگری از این روش ها با نقل چگونگی برخورد پیامبران الهی با قوم خویش در قرآن معرّفی شده است و سرانجام، گاهی قرآن با نقل قول و عملکرد بعضی افراد غیر از پیامبران، کارایی روش آنان را متذکّر می شود (مانند نقل داستان سامری و بنی اسرائیل). حتّی ممکن است در برخی موارد، این شیوه ها توسط شیطان اعمال شده باشد که قرآن با ذکر آن، تنها به مطلق اثرگذاری این روش ها تأکید دارد، ضمن آن که سوء استفاده هایی را که از این روش ها شده و می شود، مورد طعن قرار می دهد. در روایات نیز همین روش ها، به علاوه روش های دیگری، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، مطرح شده است. فصل اوّل، مشتمل بر چهار بخش، به طرح مباحث کلّی و تعریف و تبیین موضوع می پردازد. این فصل، در چهار بخش، اصل مسئله، ضرورت تحقیق، سؤالات، اهداف و فرضیه ها، روش، پیشینه و محدودیت های تحقیق را بررسی می کند. فصل دوم به بخش عمده یافته های تحقیق درباره موضوع اصلی اختصاص دارد. در این فصل، ابتدا چند موضوع مهم مطرح شده است و سپس در بخش دوم، روش های کلّی تعلیمی در شاخه های مستقیم و غیر مستقیم مورد بحث قرار گرفته است. بخش سوم نیز به طور مشروح، فنون خُرد تعلیم را با توجّه به اهداف آموزشی ذیل تقسیمات سه گانه حیطه های عاطفی، شناختی و روانی - حرکتی پیش کشیده و معرّفی نموده است. هر کدام از حوزه های یاد شده، به خودی خود، دارای تقسیمات و انشعاباتی است و انواع متعدّد دیگری را در بر می گیرد. در سیر نگارش تمام مطالب، تلاش نگارنده این بوده است تا مصادیق و دیدگاه های آموزشی اسلام را با نگاه خاص علوم قرآنی عرضه کند. به عنوان مثال، در بخش دوم از فصل دوم، انواع روش های تعلیم را از این دیدگاه، بررسی کرده است. از دیدگاه مستقیم، روش هایی از قبیل: سخنرانی، گفتگو، پرسش و پاسخ، مباحثه، مجادله آمده که البته منظور از مجادله، مجادله به نحو اَحسن است و با مناظره، تشابه ها و تفاوت هایی نیز دارد. روش های غیر مستقیم نیز می تواند به دو گونه روش های مشاهده ای و اکتشافی تقسیم شود. روش های مشاهده ای، شامل روش نمایشی، ایفای نقش، خطاب غیرمستقیم بیانی، خطاب غیرمستقیم عملی و تقلید از الگوست. روش های اکتشافی نیز عبارت است از: روش مقایسه ای، روش تمثیل، روش قصه گویی و روش خودآموزی از طریق خودآزمونی. نویسنده، در بخش سوم نیز در حیطه روش و فن مربوط به عاطفه و احساس، مراحلی را ذکر کرده است که عبارت اند از: استفاده از هنر در تعلیم، رعایت اصل تدریج، اصل عدم سختگیری، زمان آموزش و یادگیری، اراده، انگیزه، راهکارهایی برای جلب مشارکت ارادی فراگیر، و راهکارهایی برای جلب مشارکت غیر ارادی فراگیر.