فلسفه حیات انسان در دنیا چیست؟ و چرا در این قالب و بر این بستر نهاده شده است؟ حقیقت زندگی و مقصد مطلوب چیست؟ و چگونه باید به آن رسید؟ قرآن در این باره چه می فرماید؟ از نظر قرآن آفرینش بیهوده نبوده و خالقی حکیم دارد. عالم را برای انسان خلق کرد تا بستر امتحان و ابتلاء، آموزش و پرورش او گردد. دنیا پرورشگاه آدمی است و مربیان آن انبیاء، اوصیاء و اولیای الهی هستند و قرآن کتاب زندگی است که زندگی دنیا را پیش درآمدی برای آخرت بیان می فرماید. اراده حضرت حق بر این تعلق گرفت که مخلوقی جامع بین ملک وملکوت بیافریند، لذا در نهاد موجود خاکی سر الهی به ودیعت نهاد و او را مختار قرار داد تا با انتخاب و اختیار خود راه صعود و ترقی یا نزول و انحطاط را بپیماید و چنین موجودی باید مادی می بود و در چنین سرایی می زیست. کمال آدمی در گرو غلبه و فرماندهی عقل بر قوایش می باشد که در این صورت راه صعود را خواهد پیمود و قله های کمال را فتح خواهد نمود. تنها راه کمال، بندگی خداست «واعبدونی هذا صراط مستقیم» که به عنوان هدف خلقت جن و انس بیان شده است و این راه را باید تا آخرین لحظه ادامه داد. «واعبد ربک حتی یاتیک الیقین» سختیها و ابتلائات الهی برای اخراج حب دنیا از دل و تقویت و پرورش روح آدمی و برای ترفیع درجات می باشد. انسان باید خود را متخلق به صفات متعالی و الهی کند تا آیینه ایزدنمای شود و نماینده او و شایسته جانشینی خدای سبحان گردد. عبادت،امتحان و خلافت اهداف متوسط می باشند و غرض نهایی به خداوند بر می گردد که برای عموم قابل درک نیست و لذا به آن تصریح نشده است، هر چند اشاراتی به آن می توان یافت. مانند آیه شریفه «و ان الی ربک المنتهی»