دلایل و شواهد نقلی و عقلی گویای این حقیقت است که زندگی بشر هیچ گاه خالی از دین نبوده است . در نظرگاه عقل، دین جلوه رحمت و هدایت خداوند بر بشر است و بدیهی است که در ساحت الاهی خودداری از افاضه رحمت و هدایت راه ندارد.مولف در کتاب حاضر به بررسی مبانی سکولاریسم می پردازد و معتقد است که آراء و نظریاتی که درباره سکولاریسم مطرح می شود بر سه دسته قابل تقسیم است : 1- گروهی سکولاریسم را فرایندی ارزشمند و توسعه دانش و علم جدید می دانند و بر این باورند که در عصر علم و دانش، روزگار حکومت دینی به سرآمده و فرهنگ، اقتصاد، اخلاق، سیاست و همه شئون جامعه بشری را باید به دست علم سپرد. 2- گروهی جدایی دین را از حکومت یک اصل دینی دانسته و معتقدند که دین خود خواسته است که در کار حکومت و سیاست دخالت نداشته باشد و به حوزه مسائل فردی و تربیتی محدود بماند. 3- افرادی هم معتقدند که دین علاوه بر رسالت تربیتی، نقش مدیریتی و مسئولیت رهبری جامعه را نیز بر عهده دارد ولی از ادیان آسمانی، تنها اسلام است که از دستبرد تحریف مصون مانده و احکام و تعالیم آن می تواند مبنای برنامه ریزی های حکومتی قرار گیرد. بنابراین شریعت اسلام خطوط اساسی و روشهای کلی نظام حکومت را ترسیم کرده و روشهای کاربردی و عملی آن را به عقل و دانش سپرده است. بدین ترتیب هرگز میان دین و علم ناسازگاری رخ نخواهد داد و توسعه دانش جایگزین دین نخواهد شد.سکولاریزم یعنی چه؟ ریشه در کجا دارد؟ فرق آن با علمانیت در جهان اسلام چیست؟ رابطه دین و حکومت چگونه است؟ پیامدهای سکولاریزم چه چیزی است؟ عوامل آن کدامند؟ آیا در اسلام نیز آن عوامل وجود دارند تا سکولاریزم هم وجود داشته باشد یا خیر؟ ارتباط سکولاریزم با مکاتب فکری دیگر چیست؟ آیا بشر تکلیفگراست یا حقگرا؟ در این اثر، نویسنده تلاش کرده است به سؤالات فوق پاسخ گوید و افزون بر آن، علل و زمینههای تاریخی و اجتماعی سکولاریزم را بررسی، و مبانی فلسفی و کلامی آن را بیان نماید.مباحث کتاب عبارتند از:سکولاریزم و سکولاریزاسیون، علل و زمینههای پیدایش سکولاریزم، سکولاریزم و قداستزدایی، سیانتیسم و سکولاریزم،سکولاریسم و اومانیسم، راسیونالیسم و سکولاریسم، سکولاریسم و لیبرالیسم، سکولاریسم و مدرنیسم، سکولاریسم و تفکر فلسفی، سکولاریسم در مقایسه با حق و تکلیف.نویسنده در هر گفتار ضمن تعریف هریک از اصطلاحات بالا، به سیر تاریخی آن نیز اشاره کرده و رابطه آنها را با سکولاریسم بیان کرده و به نقد آن پرداخته است.