در این پایان نامه، صفات و ویژگیهای انسان در قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. در قرآن کریم چه صفات و ویژگیهایی برای انسان ذکر شده است؟ آیا این صفات و ویژگیها، اولیه است و ذاتی، یا اکتسابی و آموخته است؟ آیا صفات و ویژگیهای ذکر شده، به نوع انسان(انسان بما هو انسان) نسبت داده شده یا فردی از افراد انسان مورد نظر بوده است؟ اگر مراد از انسان، نوع آن است، نوع منطقی است یا عرفی؟ برای پاسخ به این سؤالات، علاوه بر بررسی لغوی واژة انسان، مترادفات انسان و بیان معنی لغوی صفات نسبت داده شده به انسان، آیاتی که به نحوی به صفت و ویژگی انسان اشاره نموده، استخراج شده و با استفاده از نظر مفسرین بزرگ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به طور کلی می توان گفت: انسان، اسم جنس است و هر جا به کار رود اصل بر این است که جنس بنی آدم مراد است. پس اگر بگوییم مراد از آن فرد خاصی است باید دلیل معتبر داشته باشیم. حال اگر مراد از«الانسان» فرد خاصی نبوده آیا شامل همة انسانها می شود؟ قاعدتاً باید چنین باشد مگر اینکه افرادی استثناً شده باشند و گاهی نیز چنین است که اسم جنس به اعتبار غالب افراد به کار می رود. از نگاهی دیگر، بعضی از صفات انسان، جزو خلقت انسان است، بعضی ها ناشی از قرار گرفتن انسان در موقعیت ها و شرایط خاصی است و بعضی از صفات را خود انسان به وجود می آورد و با دست خود به پای خود می پیچد. صفاتی که جزو خلقت انسان است، ضروری انسان است و صفاتی که زمینه سازند و ناشی از قرار گرفتن انسان در موقعیت ها و شرایط خاصی هستند، نقطة عزیمت برای صعود انسان می باشد و صفاتی که انسان، خود بوجود می آورد مانع حرکت انسان می گردد.