چکیده توحید در اندیشه متعالی اسلامی اساس و بنیاد هر دانشی و محور هر گونه شناخت و معرفتی است. امام نیز در اندیشه متعالی امامیّه خلیفه و مثل اعلای الهی است که ولایت، طاعت و شناخت او، ولایت، طاعت و شناخت خداوند متعال است. در بررسی حقیقت توحید، به وحدت حقّه و سِعیِ حق متعال پی برده می شود که وجود و کمال را مختص ذات او می گرداند و جمل? ماسوایِ او را به عنوان آیت و مظهر او معرفی می کند. خداوند واجد تمامی اوصاف و اسماء کمالیّه ای است که اگر هر کدام از آن اوصاف و اسماء نباشد کمال ذاتی و دائمی خداوند خدشه دار می گردد و با خدشه دار شدن کمال خداوند توحید حقّ? حقیقیّه و سعی (صمدی) زیر سؤال می رود و دیگر خداوند احد و واحد حقیقی نبوده بلکه توحید او عددی و اعتباری خواهد بود. خداوند تعالی گرچه بی نیاز است از ماسوای خود لیکن اسماء غیر متناهیّ? او اقتضاء می کند که هر یک از آنها را در خارج مظهری باشد. باید هر اسمی از اسماء او مظهری داشته باشد تا اثر آن اسم در آن مظهر به ظهور برسد، زیرا کمال هر چیزی در اظهار خاصیّت آن معلوم می گردد. جمیع این اسماء در حیط? اسم «الله» می باشند. پس این اسم اقتضای مظهر کلّ کند و آن جامع مظهر کلّ، انسان کامل است که مخزن انوار الهی و فیوض نامتناهی، بل مخزن کل وجود و مفتاح جمیع خزائن وجود است. هر آن کس به سرّ توحید پی برد و به حقیقت خداشناسی کند به ظهور ولایت کلیّ? الهی در انسان کامل مکتفی بنفسه در کلیّه ادوار آفرینش و استمرار آن در خلعتهای نبوّت، رسالت، امامت تصدیق کند. رابط? دیگر امامت و توحید یعنی رسیدن از امامت به توحید نیز از نتایج این بحث است. شناسایی حق تعالی به تمام مدالیل اسماء و اوصاف جمال و جلال و احصاء آنها توسط انسان (که حقیقت توحید، مقصد و مقصود حقیقی، این معرفت و احصاء است)، بدون شناخت این انسان کامل و ارتباط با او و تعلیم و تعلّم و کسب فیض از او میسّر و مثمر ثمر نیست. چرا که بی امام، سیر و سلوک، از خود با خود در خود به سوی نفس پر آفت خود است. یعنی هم امامت مبتنی بر توحید است و هم توحید (عملی) مبتنی بر امامت. کلید واژه: توحید، وحدت سعی، امامت، ولایت، مظهر اسم جامع، انسان کامل (مکتفی بنفسه).