در پایان نامه حاضر پس از بررسی لغوی و اصطلاحی فطرت و بحث از ادراکات و گرایشهای فطری و بالاخره خداشناسی فطری این نتایج به دست آمده است: 1)لغت فطرت طبق نظر عامه مفسران به معنای خلقت اولیه انسان با ویژگیهای خاص است. 2) اصطلاح فطری درنظر حکمای اسلامی، خلاف نظر عده ای ازفلاسفه عقلگرای غربی است. آنها معلومات حصولی را به طورفطری قبول ندارند. 3) آنها همچنین معلومات بدیهی واولیه را فطری می دانند؛ اما این معنا از معلومات فطری باادراکات فطری که ذاتی است فرق دارد. 4) حکمای اسلامی معلومات فطری را در حیطه علم حضوری قبول دارند. 5) حکمای اسلامی پاره ای گرایشهای مقدس انسان مثل حقیقت جویی و کمال جویی و زیبایی طلبی وعدالت دوستی و خداجویی و خداپرستی را فطری وذاتی روح او می دانند. 6) خداشناسی در نظر حکمای اسلامی فطری حضوری است. 7) نظر قرآن در موردمعرفت فطری مؤید نظر حکمای اسلامی است. 8) درقرآن خداگرایی و خداشناسی به معنای علم حضوری فطری است. 9) در روایات اسلامی به فطری بودن خداشناسی تأکید شده است.