چکیده (فارسی): ویتگنشتاین از فلاسفه صاحب نام قرن بیستم است که در تفکر فلسفی این قرن اثر پایداری از خود بر جای گذاشته است. او یکی از بنیان گذاران فلسفه تحلیلی است که توانست موضوع و محور اصلی فلسفه را به سمت بحث «زبان» سوق دهد. این تحول باعث شد سایر موضوعات نیز تحت الشعاع قرار گرفته و از منظر زبان مورد بررسی قرار گیرند. دین و باورهای دینی یکی از این موضوعاتی است که ویتگنشتاین با این نگرش جدید در هر دو فلسفه خود، مباحثی را در مورد آن مطرح کرد. در این نوشتار، طی سه بخش، آرای دینی او مورد بررسی قرار خواهد گرفت: در بخش اول که جنبة مقدماتی و تمهیدی دارد، برخی از مباحث اصلی فلسفه او که مرتبط با باور دینی در فلسفه اول و دوم ویتگنشتاین است، مطرح خواهد شد. بحث از تناظر زبان و جهان، نظریه تصویری معنا و تعیین حوزة بامعنایی و بی معنایی از جمله مباحث فلسفه اول اوست. معنا به عنوان کاربرد، بازیهای زبانی، صورتهای زندگی، باورهای بنیادین و گرامر نیز مباحث مرتبط با فلسفه دوم او را تشکیل می دهند. در ادامه بحث، امکان وجود باور دینی از نظر او بررسی خواهد شد و بحثی پیرامون اینکه آیا او نسبت به دین خاصی تمایل نشان می دهد یا نه، پی گرفته خواهد شد. در بخش دوم آرای اخلاقی دینی ویتگنشتاین در فلسفه اول او مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در سه فصل مربوط به این بخش از ارزشهای استعلایی، امور رازآمیز و باورهای اخلاقی دینی که عمدتاً شامل بحث خدا و سعادت می شود، سخن گفته خواهد شد. در بخش سوم، طی چهار فصل، ساختار کلی باورهای دینی در تطابق با فلسفه دوم او تعیین می گردد. اعمال و آیین های دینی مورد بررسی قرار می گیرد. با طبیعت باور دینی و ویژگیهای سلبی و ایجابی آن و همچنین با تفاوت میان فرد معتقد و غیرمعتقد آشنا خواهیم شد. بحث الهیات و واقعیت از نظر ویتگنشتاین مورد بحث قرار خواهد گرفت و در نهایت بخشی از تأثیرات تفکر او بر متفکران دینی قرن بیستم مطرح خواهد گردید. در پایان نیز نتیجه گیری از مباحث فوق به عمل خواهد آمد.