اندیشه رویت خدا از دیدگاه متکلمان، فیلسوفان و عرفا
نام نخستين پديدآور
شاهین مرادزاده
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
توحید، اصل اساسی و مبنای بنای استوار دین الهی است. اما خود این مبنا را نیز ارکانی است که گوهره آنرا شکل می دهند. و اندیشه رویت خداوند از جمله آنها است. پس باید به تحقیق به حقیقت این اندیشه پی برد، زیرا از مبانی مبنا یا اصلی اساسی دین یعنی تئحید محسوب می شود.آری رویت خداوند، یکی از مسائل اعتقادی، کلامی، فلسفی و عرفانی است و به همین دلیل است که این اندیشه با ظهور انسان اندیشمند، ظهور یافته و در آن تعمق و تامل شده است.متکلمین، آن گاه که به تکلم پیرامون توحید می پردازند، ناگزیر از پاسخ به مسئله رویت هستند، تا به اصلی ترین اساس دین (توحید) دست یابند.فلاسفه، که غواصان دریای شناخت محسوب می شوند، در بحر تفکر، به نوعی از علم دست یازیده اند که آنرا علم حضوری (در مقابل حصولی) می نامند. و در این نوع از علم است که مسئله حضور شی معلوم، نزد عالم (رویت) مطرح می گردد.عرفا که تشنگان معرفت میباشند، به معرفت، صرفا به عنوان تمهیدی برای در آغوش کشیدن نهمت دیدار و مقدمه ای در رسیدن به لقای دلدار می نگرند. پس عرف فقط رویت یار را می خواهند و بس.البته در مسیر سیر اندیشه متکلمین، فلاسفه و عرفا، نظر گاه هایی گوناگون مشهود است که طبعا نمی تواند همگی آنها نظر و اندیشه صحیح و صواب باشد.حال، یک سوال به ذهن خطور می کند که، آیا امکان شناخت و درک طریق حقیقی از ناصواب وجود خواهد داشت؟! در رساله پیش روی شما سعی شده است به این سوال به صورتی نسبی با مقایسه نظرات مختلف و مخالف پاسخ داده شود. برای رسیدن به این پاسخ، ابتدا اندیشه رویت در ادیان الهی و غیرالهی را مورد بررسی قرار داده ایم تا سیر تاریخی و زمینه های ایجاد این اندیشه را نیز دریافته باشیم. (البته پس از معناشناسی واژه رویت)سپس کاوش خویش را بر مظهر اتم این اندیشه یعنی دین اسلام متمرکز نموده ایم و با توجه به اینکه یکی از زمینه هایاصلی پیدایش رویت در بین مسلمانان قرآن می باشد از قرآن و مفسیرین آن مقایسه و تطبیق نظرات را آغاز کرده ایم، که در بی مفسیرین قرآن، مشهورترین آنها، یعنی، اهل سنت، معتزله و شیعه، مطمح نظر قرار گرفته اند.مفسرین سنی، آیات مربوط به رویت را مثبت آن تلقی نموده و می گویند: با توجه به آیاتی که متذکر مسئله رویت خداوند شده اند دریافت می شود، که دیدن خداوند با چشم سر در قیامت جایز و حتی واجب است. اما مفسرین معتزلی و شیعی با استناد نمودن به همان آیاتی که اهل سنت آنها را اثبات رویت خداوند دانسته اند، آنرا انکار می کنند.در ادامه، به کلام متکلمین همان سه فرقه مذکور پیرامون اندیشه رویت پرداخته شده است، که کلیه متکلمین اهل سنت، قائل به رویت خداوند با چشم ظاهر در قیامت می باشند که برخی از آنها علاوه بر ایراد دلایل نقلی، سعی در ارائه دلیل عقلی هم نموده اند. البته میان متکلمان اهل سنت اختلافی که پیرامون رویت خداوند وجود دارد این است که برخی از آنها، که بسیار هم اندک می باشند، رویت خداوند در دنیا را هم جاییز می دانند.در مقابل متکلمین اهل سنت، معتزله و شیعیان قرار دارند که تمام متکلمین این دو گروه رویت را با چشم سر هم در دنیا و هم در قیامت محال می دانند و تنها در این مسئله با هم اختلاف دارند که شیعیان رویت قلبی را می پذیرند اما متعزله، جز تعداد بسیار اندکی از آنها، رویت خداوند با دل و قلب را هم منکر شده اند.در بخش دیگری از رساله اندیشه فلاسفه اسلامی پیرامون رویت بیان شده است و با توجه به اینکه فلاسفه از جمله عقلا به حساب می آیند، هر گونه رویت با چشم سر را از خداوند دور می دانند زیرا می گویند، خداوند مجرد است، در حالیکه چشم سر می توانند فقط اشیایی را ببیند که جسم و جسمانی باشند تا در مقابل قرار بگیرند و مرئی گردند. البته فلاسفه حقیقت رویت را بر خداوند جایز می دانند که آنرا با نام علم ضروری حضوری یقینی عنوان می کنند و می گویند این نوع از علم همان حقیقت رویت است که نیاز به ابزار جسمانی ندارد.در نهایت، رساله را با سخن عرفا از رویت و دیدار خداوند به پایان رسانیده ایم که اندیشه آنان را به صورت مجمل و موجز در این خصوص می توان اینگونه بیان نمود که: خداوند را در قلب و دل و با فنای مرتبه بشریت در مقام ربوبیت می توان شهود کرد. البته عارفان وادی معرفت این نوع دیدن را عالبا با عنوان لقا یا فنای در حاق حقیقت، تعبیر میکنند./