چکیده (فارسی): انسان از آغاز حیات خود کوشیده است تا تفسیر کلی و جامع از عالم و هستی و انسان ارائه نماید، در مرحله ابتدایی اندیشه فلسفی، فکر انسان از نظریه اسطوره ای که بر دخالت قوای اسرار آمیز و جادویی و عوامل پیچیده در امور جهان تأکید دارد و به خوبی در اشعار هومر، و تخیلات هزیود، متجلی شده بود، به تفسیر های نظری، جامع و فراگیر و مستدل از هستی و جهان که در پی یگانه مبدأ موجودات بوده و می خواست با کشف قوانین، صدور وحدت از کثرت، یا آنچه که به تغییر و تغیّر اشیاء مربوط است را در یابد، منتقل شد. این فلاسفه بوده اند که به این مهم همت گماشته و در دریای خروشان اندیشه ها تفسیر عقلانی از جهان هستی ارائه دادند، هرچند نمی توان ادعا کرد که این مسیر تا انتها سپری شده و به طرز شایسته ای حقش ادا شده است، بلکه باید گفت که بی تردید فلاسفه .و اندیشمندان، میراث عظیمی در تاریخ بشر به جا نهادند که این میراث در مباحث عقلی و عرفانی که همواره در ادوار گوناگون، حیات فکری بشر را غنی کرده است متجلی می شود. با نظر دقیق در فکر فلسفی اسلامی در خواهیم یافت که مطابق تقسیم فلسفه اسلامی به" الهیات به معنی الاعم" یا امور عامه و" الهیات بالمعنی الاخص" کانون مرکزی و محوری در این دو قسم، همانا معقولات ثانیه منطقی و فلسفی می باشد. هرچند فلاسفه معتقدند تفاوت ذهن بشر از سایر موجودات در ادراک کلیات است، اما بهتر است گفته شود که اهمیت فراوان ذهن و اندیشه انسانی در ادراک معقولات ثانیه نهفته است، زیرا تنها توسط آنها می توان قضایای ضروری را از مفاهیم کلی استنتاج نمود و با تشکیل قیاس به نتیجه رسید و معلوم جدیدی را کسب کرد و تنها با فکر منطقی، اندیشه فلسفی تضمین خواهد شد.