پوپر و پیروان اش معتقد اند که خطاپذیری، ذاتی معرفت انسان است و این معرفت نه تنها توجیه نمی پذیرد، بلکه اصلا نیازی به توجیه ندارد. پیروان عقلانی گرایی انتقادی، در رهگذر کسب معرفت، به رویکردی عقلانی تکیه می کنند و عقلانیت را در گرو تشخیص این نکته می دانند که معرفت آدمی خطاپذیر و محدود است و هر آینه می تواند بازبینی شود تا خطاهای نهانش، آشکار گردد. بنابراین آنان روش عقلانی را بازبینی نقادانه تمامی ایده ها، باورها و سنت ها می دانند و آماده اند تا همه چیز از جمله دیدگاه های خود را نقد کنند. یادگیری از دیگران و اخذ این روش که ممکن است یکی بر خطا باشد و دیگری بر صواب، و پذیرش این امر که با تلاش می توانیم به حقیقت نزدیک تر شویم، از آموزه های اصلی مکتب عقلانی گرایی انتقادی است. برخلاف عقل گرایان سنتی که عقلانیت را در پذیرش نظریه های اثبات شده می دانند، نزد عقلانی گرایان انتقادی عقلانیت در نقد نظریه های علمی است. نگاه آنان به علم و نظریه های علمی، نسبت به پیروان مکاتب دیگر بسیار متفاوت است، نظریه های علمی از منظر عقلانی گرایان نقاد، حدس هایی هستند که در رویارویی با مسائل و برای تبیین پدیدار ها مطرح می شوند. این حدس های توجیه ناپذیر، در بهترین وضعیت، تنها می توانند از شر ابطال در امان بمانند. رسالت عقلانی گرای انتقادی جایگزینی روش های نقادانه با روش های توجیه گراست، با این ایده که ایستادگی نظریه در برابر نقادی، تنها بیانگر تبرئه موقت نظریه است و از اثبات قطعی یا حتی محتمل بودن آن، حکایتی نمی کند.