بررسی نظریه دادباوری شرور طبیعی از منظر بروس رایشنباخ
نام نخستين پديدآور
کشفی عبدالرسول, مشایخی آرزو
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
وجود شرور در جهان، در تعارضی ظاهری با سه صفت علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواهی محض خداوند است. به بیان دیگر، مجموعه مرکب از چهار گزاره زیر، مجموعه ای به ظاهر ناسازگار را شکل می دهد: 1- خداوند عالم مطلق است. 2- خداوند قادر مطلق است. 3- خداوند خیرخواه محض است. 4- شر وجود دارد. این تعارض، به «مساله شر» معروف است که بر مبنای آن، گروهی از خداناباوران، با تکیه بر واقعیت شرور، به انکار وجود خداوند می پردازند. مساله شر دو گونه تقریر دارد: «مساله منطقی» و «مساله قرینه ای». مساله منطقی شر به بررسی سازگاری یا عدم سازگاری گزاره های چهارگانه؛ و مساله قرینه ای شر به ارزیابی احتمال صدق گزاره «خدا هست» با توجه به میزان، شدت و تنوع شرور در عالم می پردازد. خداباوران، این مساله را در دو سطح پاسخ گفته اند: سطح «دفاع» که در آن با دلایل گوناگون، وجود تعارض را در مجموعه فوق نفی می کنند؛ و سطح «دادباوری» که در آن، به توجیه شرور در عالم می پردازند. شرور موجود در جهان، به دو دسته «شرور اخلاقی» و «شرور طبیعی» تقسیم می شوند. در این مقاله، نظریه دادباوری «قوانین طبیعی» بروس رایشنباخ در باب شرور طبیعی مورد بررسی قرار می گیرد و نقاط قوت آن نسبت به نظریه های رقیب نشان داده می شود.