فلسفه و شرایط گفتگو از چشم انداز مولوی با نگاهی تطبیقی به آرای باختین و بوبر
نام نخستين پديدآور
پژوهنده لیلا
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
این گفتار با برشمردن دو عنصر زبان شناختی و جامعه شناختی در هر گفتگو ، بر اصالت ضرورت، و اهمیت عنصر جامعه شناختی به عنوان یکی از ارکان و پایه های اساسی برقراری گفتگو تاکید می ورزد . از نظر مولوی اساس گفتگو بر بنیاد کنش ارتباطی میان طرفین گفتگو و برقراری رابطه دو جانبه میان گوینده (نویسنده ) و شنونده (خواننده ) بنا شده است . وی از این ارتباط دو جانبه و سویه جامعه شناختی سخن با تعبیر« اتصال»، «جذب» و «کشش» یاد کرده است . از این منظر حضور مخاطب یا شنونده یا خواننده جهت برقراری ارتباط کلامی ضروری نیست ؛ همچنین سخن گفتن ملفوظ یا خاموشی نیزتاثیری در برقراری این تعامل کلامی نخواهد داشت . در همین راستا قابل ذکر است که مولوی جاذبه ، کشش و اتصال یاد شده را به معنای هر نوع پیوند و ارتباط و چالش در نظر گرفته است ؛ از این رو ، روابطی که بر مبنای تضاد ، تناقض و اختلاف پی ریزی شده ،همچنین دوستی ، دشمنی ، عشق و تنفر ،از آن جهت که متضمن نوعی رابطه و تعامل است و بدون وجود « دیگری»ِی در کنار یا در برابر و یا در تقابل با « من » تحقق نمی یابد، در همین قلمرو طرح شدنی است . در ادامه عنصر جامعه شناختی گفتگو را با نگاهی تطبیقی به « منطق گفتگویی» میخائیل باختین و « جهان رابطه ها»ی مارتین بوبر پی میگیریم . تاکید این دو اندیشور بر سرشت اجتماعی و بینا ذهنی زبان ، همچنین اشاره به تعریف ، مفهوم و سطوح متعدد و اشکال گوناگون گفتگو از نگاه باختین در این گفتار مورد مطالعه قرار می گیرد . مباحث یاد شده در این گفتار این نتیجه را به دست می دهد که آنجا که عنصر جامعه شناختی و کنش تعاملی موجود باشد، از آن رو که معنا و مفهوم در فاصله دو افق در جریان و در انتقال است ،- چه عنصر زبان شناختی موجود باشد و چه موجود نباشد – گفتگو آگاهانه یا ناآگاهانه ، به عمد یا به سهو بر قرار شده است .
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
عنصر شناسه ای
منطق گفتگویی;اتصال;مولوی;باختین;عنصر جامعه شناختی ( ارتباطی;تعاملی ) عنصر زبان شناختی;بوبر;جذب (کشش);جهان رابطه ها;نطق باطنی;کلام نفسی و کلام لفظی;خیال (اندیشه;گفتگو;