مسایل جدید کلامی به سلسله مباحثی اطلاق می شود که کمتر در کلام سنتی مسلمانان مطرح بوده است و بیشتر تحت تاثیر تحولات اندیشه ای جهان مسیحیت به جهان اسلام سرایت کرده است. بخشی از این مسایل نیز به طور طبیعی در پی پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس حکومت دینی و اسلامی در ایران و ضرورت تبیین اندیشه اجتماعی و سیاسی اسلام وارد محافل علمی شده است.این مقاله با نگاهی اجمالی به روند تثبیت تعالیم مسیحیت در پی آن است که نشان دهد بخش عمده ای از شبهات کلامی و پاسخ های ارایه شده، ریشه در بنیان های فکری آیین مسیحیت که در قرن نخست میلادی توسط پولس پی ریزی و از سوی آبای کلیسا تثبیت شده است، دارد از این رو بسیاری از شبهاتی که در میان مسلمانان به عنوان مسایل جدید کلامی شناخته می شود همواره برای عالمان مسیحی چالش برانگیز بوده است. راندن دین از ساحت های مختلف حیات بشر و قدسیت زدایی از عالم و حتی از خود دین، چاره ای است که جهان مدرن غرب در پاسخ به این چالش ها ارایه کرده است شواهد تاریخی گواه بر این است که هم چالش ها و هم چاره جویی ها ریشه در الهیات و آیینی دارد که با انتساب به حضرت مسیح (ع)، توسط پولس بنیان نهاده شد.