در گفت و گویی که حضرت موسی (ع) در کوه طور با باری تعالی داشت، خداوند به او امر کرد که «فاخلع نعلیک، انک بالواد المقدس طوی». این دیدار که در سوره طه گزارش شده، از دیرباز در میان مفسران و عارفان مجال بحث یافته است. این بحث ها بیشتر بر دو محور جریان داشته است؛ نخست اینکه به طور اساسی فلسفه این فرمان مبنی بر خلع نعلین چه بوده است و دیگر آنکه نعلین در این آیه، استعاره از چه مفاهیمی می تواند باشد. مفسرانی که مسلک عرفانی داشته اند، در چرایی این امر الهی، لطایف و اشاراتی بلند یافته اند و نعلین را نیز نمادی از مفاهیمی انتزاعی همچون خوف و رجا، تعلقات کونین، طبیعت و نفس، اسباب تلوین، صفات و افعال، محل الفصل و الوصل، قوه اتصال و انفصال، اشتغال به اهل و ولد، و ... دیده اند.در این مقاله، پس از بیان پیشینه داستان که ریشه در عهد عتیق دارد، اصل دیدار بر اساس قدیمی ترین مآخذ تفسیری نقل شده است. سپس درباره فلسفه خلع از منابع کهن، اطلاعاتی ارائه و آن گاه به ترتیب موضوعی به تنوع معانی استخراج شده از نعلین پرداخته می شود.
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
عنصر شناسه ای
تأویل ;تفسیر فاخلع نعلیک;دیدار موسی با خدا ;مکالمه خداوند با موسی;حضرت موسی (ع);آیه 012 طه;تفسیر عرفانی;خلع نعلین;
تقسیم فرعی موضوعی
نعلین;فاخلع نعلیک;مفسران عارف;تجلی خدا بر موسی;تجربه سخن گفتن با خدا;07- مقامات احوال;سیر آفاق;