متولیان ادیان و فیلسوفان به ویژه فیلسوفان اخلاق همواره از عدالت به عنوان یک فضیلت اخلاقی نام برده اند و مفسران متون دینی هم در سنت های مختلف بر این نظر صحه گذاشته اند. نهج البلاغه به عنوان یکی از این متون پیوسته مورد مراجعه اهل فضل بوده است. در رویکرد به این کتاب غالبا بر معنای اخلاقی عدالت تاکید شده و هیچ وقت از جایگاه و پایگاه عرفانی آن سخن به میان نیامده است. اما نویسنده درصدد برآمده تا عدالت را در گفتمان عرفانی نهج البلاغه مورد توجه قرار دهد. عدالت در حوزه عام در نهج البلاغه به معنای انصاف و در جهاننگری عرفانی این کتاب به مثابه یک مقام عرفانی به کار رفته است. عدالت باید در وهله اول در نفس سالک و سپس به وسیله او در جامعه نیز تحقق یابد. در این گفتمان مولفه های به وجودآورنده عدالت نیز عموما معنای عرفانی دارند. پس می توانیم از آن به عنوان یکی از مقامات فردی و اجتماعی عرفان نهج البلاغه یاد کنیم.