عقل، شأنی از شئون آدمی است که از طریق آن، هم کسب معرفت و هم عمل می کند. ایمان، تصدیقی قلبی به خداوند عالم است که علاوه بر آنکه چشم انداز جدیدی از عالم و آدم فراهم می آورد، انسان را به اطمینان و آرامشی درونی سوق می دهد. اما دو سؤال پیش می آید، اینکه دو عنصر عقل و ایمان چه رابطه ای با هم دارند؟ و آیا اعتماد به یکی از این دو ما را از دستیابی به دیگری بی نیاز می کند؟ نوشتار حاضر، به بررسی این مسئله از دیدگاه دو متفکر بزرگ اسلامی پرداخته که در اندیشه یکی از آنها صبغه ایمان گرایی و در دیگری عقل گرایی بارز تر است. غزالی ایمان را ارزشمندتر از عقل می داند؛ وی گرچه عقل نظری را پذیرفته، آن را در درک و فهم دین ناتوان دانسته است. به همین دلیل، حتی ایمان مردم عوام را به عقل فلسفی ترجیح می دهد. اما ملاصدرا، گرچه به محدودیت های عقل اشاره می کند، به مباحث عقلانی در حوزۀ دین بسیار ارزش می دهد و ایمان را نیز نه تنها مغایر با عقل ندانسته، بلکه آن را نوعی علم و تصدیق معرفی کرده است.در این مقاله پس از بیان تفصیلی دیدگاه های این دو اندیشمند درباره عقل و ایمان، ضمن ارزیابی، نقد و بررسی آنها، به مقایسه تطبیقی این دو دیدگاه می پردازیم.
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
عنصر شناسه ای
شک;عقل ;عقل نظری;عقل عملی;فلسفه (عام);عقل و ایمان;عقل و دین;ایمان;
تقسیم فرعی موضوعی
حقیقت ایمان;انسان شناسی;ایمان و عقل;رابطه ایمان و عمل;انتقادات غزالی به حکما;طور وراء عقل;مساوقت علم و وجود;مقومات ایمان;جایگاه عقل در اسلام;تجرد عقل;فرا عقلی بودن وحی;اختلاف دین و عقل;ابزار سعادت انسان;تلازم عقل و شریعت;تاثیر ایمان بر عقل;اشعری گری غزالی