جهان در قرن بيست و يکم شاهد تحولي شگرف از ناحيه فرآيند جهاني شدن بوده است. در اين ميان جهاني شدن اقتصاد بارزترين و مشخص ترين نمونه جهاني شدن به شمار مي رود. مساله حايز اهميت در جريان فرآيند جهاني شدن اقتصاد که بر عملکرد دولت ها و سياستگذاري اقتصادي آنها تاثيرگذار است، بررسي چگونگي سياستگذاري اقتصادي دولت ها است. هدف اين پژوهش بررسي تاثير فرآيند جهاني شدن اقتصاد بر سياستگذاري اقتصادي دولت هاست. اين پژوهش در پي پاسخ به اين سوال اصلي است که جهاني شدن اقتصاد چه تاثيري بر سياستگذاري اقتصادي دولت ها داشته است؟ در پاسخ به اين سوال، فرضيه اصلي پژوهش اين است که جهاني شدن اقتصاد روندي را به سمت سياست زدايي از سياستگذاري اقتصادي نشان مي دهد. به عبارت ديگر، روند حاکم بر فرآيند جهاني شدن اقتصاد حاکي از تمايل فزاينده به سمت سياست زدايي از سياستگذاري اقتصادي است.
قطعه
عنوان
فصلنامه سياست
شماره جلد
، دوره ۴۱، شماره ۲
تاريخ نشر
، تابستان ۱۳۹۰
توصيف ظاهري
: ص. ۳۰۹-۳۲۸
اصطلاحهای موضوعی کنترل نشده
اصطلاح موضوعی
جهاني شدن اقتصاد
اصطلاح موضوعی
سياستگذاري اقتصادي
اصطلاح موضوعی
سياستگذاري مالي
اصطلاح موضوعی
سياستگذاري پولي
اصطلاح موضوعی
سياست زدايي
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )