از زمان هاي بسيار دور زبان ها به دنيا آمده اند، زيسته اند و از ميان رفته اند. اما امروزه با سرعتي بي سابقه در حال نابودي اند. اكنون در جهان در هر سال ده زبان خاموش مي شود و زبان شناسان پيش بيني مي كنند اگر اين روند ادامه يابد؛ نود درصد زبان ها تا سده آينده رو به خاموشي خواهند رفت. از آن جايي كه فرهنگ وابسته به زبان است، با زبان شكوفا مي شود به حيات خود ادامه مي دهد و منتقل مي شود؛ با مرگ هر زبان فرهنگ وابسته به آن نيز در معرض نابودي قرار مي گيرد. از سوي ديگر هر زباني سازگاري هاي ضروري با شرايط ويژه اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي را براي گويشورانش فراهم كرده و امكان شناخت هستي از دريچه اي ويژه را براي آن ها ميسر مي سازد. لذا مرگ زبان ها به مثابه نابودي همه اين امكان هاي ضروري براي حيات اجتماعي و تداوم فرهنگ است. در اين مقاله سعي شده به نابودي زبان ها به عنوان يك مساله مهم فرهنگي و دلايل آن پرداخته شود. جهت بررسي از روش اسنادي و كتابخانه اي (با مراجعه به افكار و نظريه هاي زبان شناسان و پژوهشگران حوزه مردم شناسي و جامعه شناسي زبان) استفاده گرديده و به ويژه تحولات سده و دهه هاي اخير (در زمينه مرگ زبان ها) در تمام جوامعي كه با اين مساله رو به روي اند مد نظر قرار گرفته است. نتيجه به دست آمده نشان مي دهد كه در نابودي زبان ها عوامل عديده اي دخيلند كه داراي ابعاد روان شناختي، جغرافيايي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي بوده و از جنبه هاي خرد مانند ميزان علاقه فردي كاربران به حفظ زبان مادري گرفته تا جنبه هاي كلان مانند كاهش جمعيت گويشوران، عوامل طبيعي، استعمار، جهاني شدن، نقش دولت هاي ملي و ... را شامل مي باشد. بنابراين حل اين مساله تلاش ها و دگرگوني هايي همه جانبه را در عرصه هاي خرد و كلان طلب مي كند
قطعه
عنوان
مطالعات جامعه شناسي
شماره جلد
، سال دوم، شماره هفتم
تاريخ نشر
، تابستان ۱۳۸۹
توصيف ظاهري
: ص. ۷۵-۸۷
اصطلاحهای موضوعی کنترل نشده
اصطلاح موضوعی
نابودي زبان ها
اصطلاح موضوعی
قوم كشي
اصطلاح موضوعی
زبان كشي
اصطلاح موضوعی
جهاني شدن
اصطلاح موضوعی
انتخاب كاربران
اصطلاح موضوعی
استعمار
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )