نقش حکومت بنی امیه در جعل و وضع احادیث کلامی: جبر و قدر
نام عام مواد
[پایاننامه]
نام نخستين پديدآور
/رضا قائمی رزکناری
نام ساير پديدآوران
؛استاد مشاور: محمدتقی سبحانی
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
دانشکده علوم حدیث
تاریخ نشرو بخش و غیره
، ۱۳۹۰
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۱۶۲ص
يادداشت کلی
متن يادداشت
کلیدواژه: جعل حدیث، نقد حدیث، بنی امیه، جبر، قدر
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به کتابنامه ، واژه نامه و نمایه های داخل اثر
متن يادداشت
کتابنامه: ص.۱۶۲ - ۱۵۷ ؛ همچنین به صورت زیرنویس
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
، علوم حدیث(گرایش کلام و عقاید)
زمان اعطا مدرک
1390/06/18
کسي که مدرک را اعطا کرده
، دانشکده علوم حدیث
امتياز متن
۱۸/۵
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
حدیث موضوع یعنی حدیث دروغین ساختگی و بربسته شده، بدن معنا که جاعلش آن را ساخته است و نه حدیث انسان دروغگو؛ زیرا دروغگو گاه راست میگوید[و هر سخن دروغگو، کذب نیست].بنابر شواهد نقلی و غیرنقلی متاسفانه عنصر جعل حدیث از صدر اسلام و حتی در زمان حیات پیامبر اعظم(ص) وارد جامعه اسلامی شد و کمتر کسی از علمای مسلمان دست به انکار این واقعیت تلخ زده است. در اثبات وجود این عنصر شوم میتوان به شواهدی نظیر متهم شدن بعضی از صحابه به جعل حدیث و نقد صحابه نسبت به یکدیگر، اعتراف عدهای از واضعان به جعل حدیث، وجود احادیثی که با قرآن، سنت قطعی، عقل و یا واقعیتهای تاریخی منافات داردو... اشاره کرد. در زمینه علل پیدایش و گسترش نیز میتوان از عدم کتابت و ضبط حدیث، وجود عالمان اهل کتاب، نقل به معنا، اعتماد بیش از حد به صحابه از منظر عدالت مطلق آنها، پیدایش احزاب و فرقههای فقهی، کلامی و سیاسی و درگیری طرفداران هریک با دیگری، اهداف سیاسی فرامانروایان و... نام برد. در این میان اهداف سیاسی حاکمان و به خصوص پادشاهان بنی امیه نقش اساسی در جعل احادیث و القای تفکرات باطلل در جامعه را ایفا نمود.معاویه با عنوان بنیانگذار سلسله امویان خود از ابتدا برای توجیه حکومت و اعمالی که از او سر میزد سعی نمود تا حکومت خود را الهی و از سوی خدا معرفی کند و تاکید مینمود که در برابر خواست و مشیت الهی همه باید خاضع و فرمانبردار باشیم. با این سیاستها اخبار جعلی در منقبت خلفا و صحابه در جامعه بسیار زیاد شد و هرکه میخواست به دستگاه حاکمه تقرب جوید، با جعل احادیثی در این موضوعات دست به این کار میزد. این سیاست در زمان دیگر خلفای بنیامیه نیز به شدت دنبال شد تا دیگر نام نیکی از حضرت علی(ع) و خاندانش باقی نماند. به علاوه آنها از تفکر جبر هم استفاده کردند به طوری که میتوان گفت پایه حکومت آنها بر دو تفکر لزوم عدم مخالفت با جماعت و جبری گری استوار شده بود. با کنکاش در کتابهای تاریخ شواهد فراوانی را مشاهده میکنیم که خلفا، کارگزاران و طرفداران بنی امیه از این تفکر در صحبتها، نامهها، اشعار و سخنرانی ها و نقلهای حدیث خود استفاده میکردند.
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )