یادداشتهای مربوط به کتابنامه ، واژه نامه و نمایه های داخل اثر
متن يادداشت
کتابنامه: ص.۱۸۹ - ۱۸۸ ؛ همچنین بصورت زیرنویس
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
، علوم حدیث گرایش کلام و عقاید
زمان اعطا مدرک
1390/04/07
کسي که مدرک را اعطا کرده
، دانشکده علوم حدیث (شهرری)
امتياز متن
۱۸
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
استاد مطهری همه کسانی را که در جهان تشیع به تفکر عقلی در باب معارف دینی پرداخته اند متکلم می نامد و قائل است که اگر ما بخواهیم متکلمین شیعه را بر شماریم ومقصودمان همه کسانی باشند که درباره عقاید اسلامی شیعه تفکر عقلی داشته اند، جماعتی از راویان حدیث و هم جماعتی از فلاسفه شیعه را باید جزء متکلمین بشماریم، زیرا حدیث شیعه وفلسفه شیعه هر دو وظیفه علم کلام را بهتر از خود علم کلام انجام داده اند.استاد مطهری در مبانی کلامی و فلسفی، پیرو حکمت متعالیه، و در شرح وتبیین آن بسیار توانمند و به عنوان یک شارح منتقد، از ابداع و نو آوری نیز بی نصیب نبوده و غالبا به شیوه طرح بحث و نتیجه گیری از آن ایفای نقش نمو ده اند.اگر چه استاد مطهری پردازش نو داشته اند، اما در مجموع نمی توان گفت که ایشان تأسیس نویی داشته ویا مبنای تازه ای آورده است ولی همانطور که در مباحث ارائه شده اشاره کرده ایم نگاه های نقادانه ای هم به نظرات بعضی از بزرگان از جمله مرحوم ملاصدرا داشته است.یعنی با این که استاد مطهری از پیروان صدیق ملاصدرا بود و در نظام فلسفی او گام نهاده بود و از مشرب حکمت متعالیه جرعه می نوشید ولی در عین حال خودشان هم صاحب آرایی بودند و حق خود می دانستند که در آراء او انتقاد به عمل بیاورند،اما این انتقادات هرگز مبانی اصلی آن فلسفه را متزلزل نمی کرد و مبانی جدیدی بنیان نمی نهاد.استاد مطهری گر چه به لحاظ هدف، متکلم است، اما به لحاظ روش و مشرب به طریق رایج اهل کلام نرفته است، یعنی استاد با دغدغه های منطقی به برهان روی می آورد و سعی دارد با ابزار های تحلیلی منطقی به دفاع از اندیشه های دینی بپردازد و بر اساس چنین مبنایی در تحلیل مسائل کلامی به رهیافت فلسفی روی می آورد که البته این امر در همه مسائل صدق نمی کند .مثل رهیافت ایشان درتحلیل مسأله کثرت گرایی دینی آن هم در مسئله حقانیت، نه در عرصه نجات یا تسامح و تساهل اجتماعی تلورانس که تقریبا رهیافت درون دینی می باشد .یعنی می توان گفت در بعضی از موارد روش ایشان تلفیقی از عقل و نقل بوده است.استاد در زمینه تأثیر قرآن بر کلام و فلسفه معتقد است :مشرب کلامی احیانا در مواردی مانعی فرا راه معارف قرآن بوده، اما به مرور زمان فلسفه اسلامی، کلام را تسلیم خود ساخته است .با وجود این، به تناسب گذشت زمان فلسفه اسلامی هر چه بیشتر تحت تأثیر معارف قرآن قرار گرفته و در نهایت تسلیم آن شده است.به نظر استاد مطهری طرح وتجزیه وتحلیل مسائل الهیات در روایات توسط ائمه ع به ویژه نهج البلاغه سبب شد که عقل شیعی، شکل فلسفی به خود بگیرد و این راهی است که قرآن به مسلمانان ارائه کرده است و ائمه به عنوان برترین مفسران قرآن به تفسیر حقایق قرآنی پرداخته اند.مایه های اصلی و سر چشمه های اولیه عرفان اسلامی از دیدگاه استاد مطهری، اسلام و فرهنگ اسلامی است، که در تفسیر عالم وجود و هستی شناسی های اسلامی متجلی شده است و عارفان برای آنها ضوابط و اصول کشف کرده اند وبه تدریج در فرهنگ اسلامی رشد وتکامل یافته است .اگر چه در تفسیر و کشف اصول و توسعه عرفان نظری و عملی تحت تأثیر جریانات خارج به ویژه اندیشه های کلامی، فلسفی بالاخص اندیشه های فلسفی اشراقی قرار گرفته اند و اگر چه که عملکرد عارفان و کار کرد عرفان و تصوف نقد پذیر است.و در آخر هم درباره روش نگارش استاد می توان آنرا در فراز های ذیل خلاصه کرد:ساده نویسی، سعی در تسهیل وآسان ساختن و تنزل دادن مسائل علمی، به کار بردن کلمات مأنوس، آیات و روایات را ترجمه روان کردن و همچنین ایشان مقید بودند برای مسائل علمی مثال بزنند و در تعبیرات خود عواطف و احساسات را در نظر می گرفتند،هتک احترام کسی را نمی کردند و تا حد ممکن سخن طرف را می پرورانیدند وآنگاه به نقض آن می پرداختند و در نقل مطالب امانت را رعایت می کردند
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )