ان اولی ما افتتح به خطاب و احری ما ابتدی به کتاب حمدلله تعالی المنعم بحیوه النفوس و صحه الاجسام...
یادداشتهای مربوط به عنوان و پدیدآور
متن يادداشت
شارح، صاحب نهایه الادراک فی درایه الافلاک و غیره میباشد. وی از مشاهیر حکما و اعاظم اطبا و متکلمین بوده و در چهارده سالگی در بیمارستان مظفری شیراز، سمت طبابت و کحالی داشته و چنانکه خود در دیباچه میگوید برای درس کلیات القانون نزد اساتید علم طب تلمذ کرده است: «فابت نفسی ان اکتفی من تعلم هذه الصناعه بما اکتفی به المعاصرون... فشرعت فی کلیات القانون عند عمی سلطان الحکماء مقتدی الفضلاء کمالالدین ابیاخیر بن المصلح الکازرونی ثم علی الامام المحقق و الحبر المدقق شمس المله و الدین محمدبن احمد الحکیم الکیشی ثم علی علامه وقته و هو شیخ الکل فی الکل شرفالدین زکی البوشکانی فانهم کانوا مشهورین بتدریس هذا الکتاب».
متن يادداشت
شارح در اسفار خراسان و عراق عجم و عراق عرب و بلاد روم با حکما و اطبا مباحثات و مفاوضات داشته و به تاریخ ۶۸۱ق. در کتابخانه ملک منصور قلاوون پادشاه مصر سه نسخه شرح قانون یافته و در ۶۸۲ق. به تالیف این کتاب شروع نموده است. مدتی حوادث و عوایق مانع شده و بیست سال تاخیر روی داده آخرالامر در دوره دولت غازانیه دوباره به اتمام کتاب مبادرت شده است:
متن يادداشت
«فاخذت فی طریقه احسن من الاولی و مزجت لفظ المتن بالشرح لفواید... و جمعت فیه خلاصه الشروح الثمانیه... فرایت ان اعمل الشرح المذکور باسمه لیبقی طول الدهر برسمه» مقصود سعدالدوله محمدبن تاجالدوله علی ساوی است و این شرح را به همین سبب التحفه السعدیه نام نهاده است.
یادداشتهای مربوط به مشخصات ظاهری اثر
مشخصات ظاهری
نوع خط:
متن يادداشت
نسخ.
یادداشتهای مربوط به نمایه ها، چکیده ها و منابع اثر
يادداشت هاي مربوط به نمايه ها، چکيده ها و منابع
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۱۹۵-۱۱۹۶.
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
در علم طب.
متن يادداشت
شرح است بر قانون شیخالرئیس ابنسینا.
متن يادداشت
این نسخه شامل دو قسمت است، قسمت اول محتوی پنج مجلد که در ۹۹۴ق. نوشته شده، قسمت دوم از فصل نهم در احوال ادویه مسهله شروع و در شرح فن رابع از کتاب اول به پایان رسیده (۹۹۷ق.)، آخرین جمله مشروح متن قانون این است: «و لیکن هذا القدر من کلامنا فی الاصول الکلیه لصناعه الطب کافیا و لناخذ فی تصنیف کتابنا فی الادویه المفرده».
متن يادداشت
در اینجا کتاب اول از کتب القانون و شرح آن تمام میشود. از قراری که در مقاله اختتامیه به نظر میرسد شرح قطب شیرازی از کلیات قانون تجاوز نمیکند و این است عین عبارت مولف: «و هذا آخر شرح الکلیات و الحمدلله ملهم الصواب علی ما یسر لنا من حل مشکلات هذا الکتاب».
متن يادداشت
اینجا تفصیلی راجع به شروح قانون که بعضی کامل و برخی ناقص بوده ملحوظ میگردد مانند شرح افضلالدین محمدبن نامآور خونجی، شرح قطبالدین مصری، شرح قرشی معروف بابن نفیس، شرح ابوالفرج یعقوب بن اسحق مسیحی، شرح سامری، شرح ابوالفرج یعقوب بن اسحق مسیحی، شرح سامری، شرح سعدالدین محمد فارسی، شرح اکملالدین نخجوانی. اگر وفات علامه قطب در (۷۱۰ق.) صحیح باشد، این شرح در سال رحلت او تمام شده است.