نسخه چاپی که در ۱۸۸۷م. در کلکته انتشار یافته است مقدمه و دیباچه موصوف را ندارد و مانند همین نسخه شروع شده است: «حمدا کثیرا مبارکا لمن یوتی الملک من یشاء و ینزع الملک ممن یشاء».
یادداشتهای کلی مربوط به اطلاعات توصیفی
آغاز، انجام، انجامه
1
متن يادداشت
افتتاح تاریخ جهانداری و ابتدای نامه ظفر و بختیاری حمد و سپاس حضرت پادشاهی تواند بود...
یادداشتهای مربوط به عنوان و پدیدآور
متن يادداشت
نام دیگر ظفرنامه، فتحنامه صاحب قرانی است.
یادداشتهای مربوط به مشخصات ظاهری اثر
مشخصات ظاهری
نوع خط:
مشخصات ظاهری
تزئینات نسخه:
متن يادداشت
نستعلیق.
متن يادداشت
دارای دو سرلوح خوب. مجدول و مذهب.
یادداشتهای مربوط به نمایه ها، چکیده ها و منابع اثر
يادداشت هاي مربوط به نمايه ها، چکيده ها و منابع
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۱۲۰-۱۱۲۱.
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
در تاریخ احوال و سوانح سلطنت امیرتیمور گورکان. به انضمام مقدمه موسوم به تاریخ جهانگیر در ذکر سلسله نسب تیموریان و خانهای مغول تا امیر طراغای پدر امیر تیمور.
متن يادداشت
پس از درود و تحمید و ستایش امیرتیمور و بیان رحلت وی در ۸۰۷ق. و انتقال سلطنت به میرزا شاهرخ بهادر و تفویض حکومت شیراز به ابوالفتح میرزا ابراهیم سلطان میگوید در ۸۲۲ق. به حکم میرزا ابراهیم سلطان بن شاهرخ مقرر گردید آن چه منشیان آن زمان در تاریخ حال و صادرات افعال امیرتیمور نوشتهاند در مجلس او خوانده شده مضمون آنها با منقول مقابله و به رشته تالیف درآید، مولف کتاب متعهد قرائت و ترتیب مطالب بوده و این خدمت را به پایان برده است: «و این تالیف منیف در اثناء مجالس عالیه که خاطر خطیر به سوانح مصالح ملک و ملت... التفات میفرمود از املای شریف قلمی شده».
متن يادداشت
شرفالدین را نزد شاهرخ مقام عالی بوده و از ندماء وی و پسرش میرزا ابراهیم سلطان به شمار میرفته، هنگامی که میرزا سلطان محمد به حکومت عراق منصوب گشت شرفالدین را برای مصاحبت همراه خویش داشت، در ۸۵۰ به راه سرکشی و طغیان رفت و شاهرخ او را به اطاعت آورده ملازمانش را به تهمت تحریک به اعدام محکوم ساخت، شرفالدین نیز از متهمین بود، میرزا عبداللطیف پسر الغ بیک او را رهایی بخشود و به سمرقند فرستاد، شرفالدین پس از وفات شاهرخ به یزد بازگشت و همانجا درگذشت.
متن يادداشت
این نسخه را متعاقب مقدمه مذکوره دیباچهایست که در ضمن بیانی مبسوط حسن ترتیب و تنسیق تاریخ را اظهار میکند و ابتداء آن بدین گونه است: «حمد و سپاس بیقیاس که از فتحنامه ادایش فتحنامه و ان من شیء الا یسبح بحمده».