قوله فناسب ذلک حاصل وجه المناسبه لما کان وجود العرض متوقفا علی وجود الجوهر... قوله و منهم من قدم مباحث الاعراض نظرا الخ فان رجح نظر من قدم مباحث الجواهر...
متن يادداشت
انجام موجود: اذ لیس الاعتراض الا ان الدعوی خاص و الدلیل یجری فی الکل و اما الرابع فظاهر ایضا اذ لم یعهد تخصیص الدلیل العقلی بسبب المعارض.
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
بنا به تصریح بر پشت برگ آغاز، به خط محمدحسین خان مروی (واقف مدرسه مروی تهران) است.
یادداشتهای مربوط به مشخصات ظاهری اثر
مشخصات ظاهری
نوع خط:
مشخصات ظاهری
تزئینات جلد:
مشخصات ظاهری
نوع کاغذ:
متن يادداشت
نسخ نستعلیق آمیخته به نسخ ممتاز.
متن يادداشت
تیماج یشمی.
متن يادداشت
فرنگی.
یادداشتهای مربوط به نسخه موجود
خصوصیات نسخه موجود
1
متن يادداشت
چند برگ نانوشته ظاهرا به جهت استدراک گذارده شده؛ پشت برگ آغاز نسخه، دو نمونه از لف و نشر مرتب، یکی از فردوسی و دیگری از فتحعلی خان صبا دیده میشود. همچنین پشت برگ آغاز، ابیاتی از میرداماد و ملاصدرا آورده شده که برای نمونه ابیات زیر از میرداماد را نقل میکنیم: نتوان ز غم تو دل به تدبیر برید کودک نتوان به مهر از شیر برید، بر من نتوان بست به زنجیر دلت وز تو نتوان دلم به شمشیر برید.
یادداشتهای مربوط به نمایه ها، چکیده ها و منابع اثر
يادداشت هاي مربوط به نمايه ها، چکيده ها و منابع
نک: الذریعه، ۶/ ۳۲؛ فهرست، ۱۱/ ۲۲ و ۷/ ۹۶.
يادداشت هاي مربوط به نمايه ها، چکيده ها و منابع
ماخذ فهرست: جلد ۱/۲۴، صفحه ۳۵۴ - ۳۵۵.
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
حاشیهای است بر بخش جواهر و اعراض (مقصد دوم) شرح تجرید علاءالدین قوشچی بر تجرید الاعتقاد خواجه نصیر طوسی. نسخه دیگری از این حاشیه در جلد ۱۱ فهرست با شماره ۴۰۱۴ به ملا حمزه گیلانی نسبت داده شده است که استناد فهرست به خط نسبتا کهنهای است بر پشت برگ آغاز. در ماخذ، حاشیهای بدو نسبت دادهاند بر این قول خواجه: «الجوهریه و العرضیه من ثوانی المعقولات» که متعلق به اوایل مبحث جواهر و اعراض تجرید است. از آنجا که نسخه شماره ۴۰۱۴ مجموعهای است شامل چند رساله و رساله پایانی، آن حاشیه ملا حمزه است بر قول خواجه و در انجام آن چنین آمده است: «لمولانا حمزه الجیلانی» شاید نوشته مورد استناد فهرست ۱۱ بر اساس این گواهی باشد و بنابر این استناد به آن صحیح نیست. نسخه دیگری از این حاشیه به شماره ۱/ ۶۱ در جلد ۷ فهرست معرفی شده که در آنجا نیز مولف ناشناس باقی مانده.