دراج، ابوالحسین سعید بن حسین (د ۳۲۰ق/۹۳۲ م)، از مشایخ صوفیه. از جزئیات زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست، جز آنکه می دانیم که بغدادی بود و برادر بزرگ تری به نام بکیر دراج داشت که در بغداد می زیست (جامی، ۱۷۴). خواجه عبدالله نیز او را از جمله ظریفان می شمارد، که در آن روزگار به اشخاص اهل فضل و ادب و هنر اطلاق می شده است (ص.۴۲۸). دراج در بغداد مرید خاص ابراهیم خواص (د۲۹۱ق/۹۰۴م) بود و با ابوعمرو دمشقی و ابوعمران مزین رازی مصاحبت داشت. وی با ابوالحسن نوری (د۲۹۵ ق/۹۰۸م) و ابوسعید خراز (د ۲۷۹ ق/۸۹۲ م) نیز معاصر بود (همانجاها). دراج همچنین دیداری با ابوجعفر مجذوم و ابوالحسین رازی داشت که بر احوال عرفانی او تاثیر گذار بود (خواجه عبدالله، ۴۲۳-۴۲۴؛ دیلمی، ۶۸-۷۰؛ الف لیلة و لیلة، ۴/۱۱۶). ابن خفیف شیرازی نیز از کسانی است که به دیدار دراج رفته بود و اقوالی از او را نقل کرده است (خواجه عبدالله، ۵۳۷؛ دیلمی، ۶۸-۷۲). شیخ دراج سفرهای زیادی به مناطق مختلف از جمله اردن، شام و مکه داشت (خواجه عبدالله، ۴۲۸۴۲۹؛ دیلمی، ۶۸-۷۰). وی ظاهرا در بغداد درگذشت (خواجه عبدالله، ۴۲۸). به رغم این اطلاعات اندک درباره زندگی دراج، در ادبیات صوفیانه از دیرباز از او به عنوان یکی از شخصیتهای مورد استناد در بحثهای مربوط به سماع یاد شده است و نویسندگان صوفی از کهن ترین منابع، گفتهها و حکایتهای وی را در این زمینه نقل کرده اند (برای نمونه، نک: سراج، ۲۸۶؛ قشیری، ۳۴۵، ۳۴۶؛ هجویری، ۵۳۳؛ خواجه عبدالله، ۵۷۳-۵۷۴). از میان این روایتها و اقوال، به ویژه به عبارتی از دراج استناد می شود که در آن وی از سماع به عنوان عاملی یاری دهنده در حرکت به سوی معشوق ازلی و رسیدن به وجد و صفای درونی و سرمستی ناشی از آن یاد می کند (نکـ: سراج، ۲۷۱؛ غزالی، ۸۵۰-۸۵۱؛ فارمر، 36؛ ایوری، 151). خواجه عبدالله انصاری در طبقات الصوفیه خود، دراج را در کنار ذوالنون مصری، شبلی، ابوسعید خراز و ابوالحسین نوری، از جمله صوفیانی می شمارد که در حال سماع از دنیا رفته اند (ص ۵۸۰)