GENERAL NOTES PERTAINING TO DESCRIPTIVE INFORMATION
آغاز:
انجام:
Text of Note
آغاز: بسمله ، شکر و سپاس خداوندیرا سزاست که آفریننده جهانست و پدید آورندۀ جهانیان و ستایش و نیایش پروردکاریرا رواست که هر چیزیرا بجای خویش زیبا آفریده ...
Text of Note
انجام: ... در اینصورت امیدواریم که عمّا قریب خوابهای خوب و پیش بینی های نیک ما معاینه و مشهود کردد انشاء الله تعالی و علیه توکلت و الیه انیب.
Text of Note
انجامه: قد تمّت الکتاب المستطاب بید العبد الضّعیف و اقلّ الکتّاب علی بن اسمعیل الاصفهانی اللهم اغفر لهما و ارحمهما و اجزهما بالاحسان احساناً و بالسیئات غفراناً فی شهر جمادی الاولی من شهور سنه اثنین و ثلاثین و ثلاثمائه بعد الالف من الهجره النبویّه و علی هاجرها الف الف تحیّه و الثناء ۱۳۳۲.
NOTES PERTAINING TO PHYSICAL DESCRIPTION
نوع و درجه خط:
نوع کاغذ:
Text of Note
نستعلیق
Text of Note
فرنگی
PROVENANCE NOTE
Text of Note
ثبت ۳۱۵۰۵: یادداشت «تقدیم حضور حضرت مستطاب اجل امجد اکرم آقای صمصام السلطنه دام اقباله العالی میدارد تا ارادت نگارنده را بخود یاداوری فرموده بیادگار بماند تحریراً فی هشتم شهر جمادی الثانیه ۳۲ الاحقر میرزا عباس یزدی» ؛ ثبت ۳۱۵۰۵: مهر بیضوی با سجع «اداره معارف اصفهان» (ص۲)
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
غلط نامه در یک صفحه در انتهای کتاب.
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
رساله آفتاب و زمین از میرزا عباس یزدی، در سال ۱۳۳۲ق/۱۲۹۲ش نوشته و منتشر شد، تا ثابت کند، زمین ثابت و ساکن و این خورشید است که دور زمین میگردد. او میگفت حس و تجربه این را درست میداند، و بطلان نظریه غربیها را نشان میدهد که آنها فریبکارند و میکوشند تا ما را فریب دهند. وی به همین مناسبت به تفصیل به نقد فرهنگ غربی و روحیه سرمایهداری پرداخت و پول اعتباری را که جای طلا و نقره قدیم را گرفته، منشأ فریبکاری غرب دانست. در این رساله، دانش غربی، در همه ابعاد آن زیر سوال است و همزمان روی اسلامیت و ایرانیت سخت تأکید شده است. مشروطه بومی خوب، اما آنچه از غرب میآید بد است.افکار نویسنده در مقدمه و چرایی نوشتن این رساله نویسنده پس از ستایش خدا و رسول و جانشینانش، خود را میرزا عباس یزدی ابن مرحوم میرزا علی اکبر شهیر به صراف معرفی کرده و گوید که از اوائل جوانی ـ لابد وقتی این کتاب را نوشته در میانسالی بوده است ـ شاهد سوء سیاست و ستمپیشگی کارکنان این مملکت بوده است. او «شب و روز در این فکر بود» تا این که انقلاب مشروطه صورت گرفته و در سال 1324 «مظفرالدین شاه قاجار به کوشش جمعی این مملکت را مشروطه نامید و فرمان انتخاب داد». از آن زمان «تا به حال که هشت سال میگذرد» و وی در تمام این مدت، درباره زحمات و تجربیات این حرکت فکر میکرده است. مخصوصا به این که تنها وقتی ما به نتیجه خواهیم رسید که در خودمان تغییری ایجاد کنیم و این در آیت «إن الله لا یغیّر» هم آمده است. رساله سه بخش دارد: یک مقدمه نسبتا چند صفحهای که دیدگاههای کلی او را شرح میدهد.دوم اثبات ساکن بودن زمین و حرکت خورشید که در راستای نشان دادن نادرستی دانش غرب و برتری فرهنگ آنها برابر کسانی است که شیفته آنها هستند.سوم مطلبی درباره علت عقبماندگی که در مقدمه هم به آن اشاره کرده و شرح این که چطور غرب مانند کیمیاگران که به خالی کردن کیسه دیگران مشغول هستند و عاقبت هم سودی برای آنان ندارند، فعالیت کرده و دیدگاهها و رفتارش فریبنده و مبتنی بر روش فریب است.