مقایسه تاثیر درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روان شناختی و عملکردهای اجرایی، افسردگی، اضطراب، و کیفیت زندگی بیمار و مراقب در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی پس از آسیب مغزی تروماتیک
General Material Designation
[پایاننامه]
First Statement of Responsibility
/علی فقیهی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Place of Publication, Distribution, etc.
[بی جا]
Name of Publisher, Distributor, etc.
: پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۹
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۶۸ص.
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی - لوح فشرده
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
روان شناسی بالینی
Body granting the degree
علوم پزشکی کاشان
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مقدمه :هر زمان که تابلوی بالینی در آسیب مغزی تروماتیک با افسردگی اساسی پیچیدهتر شود، ما با چالشی مواجه شدهایم که هنوز خط اول درمان آن مشخص نیست .بنابراین، تحقیق حاضر، مقایسه درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بیماران مذکور و نیز ردیابی گسترش این تاثیر به مراقبین آنها را هدف خود قرار داده است .مواد و روشها : مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی یک سویه کور است که با روش نمونهگیری غیراحتمالی هدفمند در شهرستان کاشان انجام گرفت .در مجموع، تعداد ۶۰ نفر از بیماران مذکور با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه ۲۰ نفره درمان شناختی رفتاری(CBT) ، درمان پذیرش و تعهد(ACT) ، و کنترل منتسب شدند* .اطلاعات مربوط به تشخیص افسردگی اساسی به وسیله مصاحبه بالینی۵) - (SCIDو اطلاعات جمعیتشناختی نیز به وسیله یک پرسشنامه اطلاعات دمگرافیک گردآوری شد .برای سنجش متغیرات تحقیق نیز در هر سه زمان عنوان شده، به ترتیب پرسشنامه پذیرش و عملII)- (AAQ، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین۶۴) - (WCSTو آزمون برج لندن۱۲)- (TOL، پرسشنامه افسردگی بکII)- (BDI، پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس۲۱)- (DASS، و پرسشنامه کیفیت زندگی پس از آسیب مغزی (QOLIBRI) برای بیمار و نیز پرسشنامههای اضطراب، افسردگی، استرس۲۱) - (DASSو کیفیت زندگی۱۲) - (SFبرای مراقب مورد استفاده قرار گرفت .دادههای گردآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری مناسب، از جمله تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند .یافته ها : در تمام مقایسها، هم CBT و هم ACT به طور معناداری بهتر از گروه کنترل بوده یا حداقل از نظر اندازه اثر بینگروهی برتری داشتهاند .درII - AAQتفاوت معناداری بین CBT و ACT وجود نداشته و فقط اندازه اثر بینگروهی به نفع ACT بوده است .در تمام زیرمقیاسهای۶۴ - WCSTو۱۲ - TOLبه طور معناداری CBT بهتر از ACT بوده و یا حداقل از نظر اندازه اثر بینگروهی برتری داشته است .درII - BDIنیز علی رغم عدم تفاوت معنادار، اندازه اثر بینگروهی به نفع CBT بوده است .برحسب زیرقیاسهای۲۱- DASS، CBT درDASS۲۱ - Dبهتر از ACT بوده، درA- DASS۲۱، ACT بهتر از CBT بوده، و درDASS۲۱ - Sتفاوت معناداری بین این دو درمان حاصل نشده و فقط اندازه اثر بینگروهی به نفع ACT بوده است .برحسب زیرمقیاسهای۱۲ - SFنیز بر اساس اندازه اثر بینگروهی، CBT درMCS - SF۱۲بهتر از ACT بوده اما درPCS- SF۱۲، ACT بهتر از CBT بوده است .در این بین، فقط تاثیر CBT بر بیمار، آن هم تنها بهDASS۲۱ - DوMCS - SF۱۲در مراقب گسترش یافته است .نتیجهگیری :به نظر میرسد که در جمعیت بالینی مورد بحث، چنانچه هدف درمانی کاهش افسردگی بوده یا بیمار مشکلات شناختی بیشتری نسبت به مشکلات جسمانی دارد، CBT عملکرد بهتری نسبت به ACT داشته و چنانچه هدف درمانی طیف متنوعتری از سیمپتومها و نه فقط افسردگی بوده یا بیمار مشکلات جسمانی بیشتری نسبت به مشکلات شناختی دارد، عملکرد ACT بهتر از CBT باشد .با این حال، ممکن است ایجاد و کاربرد پروتکلهای خاص CBT برای جمعیت بالینی مذکور، مورد اخیر را نیز به نفع CBT تغییر دهد .کلمات کلیدی : آسیب مغزی تروماتیک، افسردگی اساسی، درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی پذیرش و تعهد