بررسی تطبیقی نفقه اقارب در فقه و حقوق (با تاکید بر فقه جعفری، حنفی و حقوق افغانستان)
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
/ طلبه حسین داد فروغی
Subsequent Statement of Responsibility
؛ استاد راهنما علی نکونام؛ استاد مشاور عبدالحکیم سلیمی.
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
جامعه المصطفی (ص) العالمیه، مجتمع آموزش عالی فقه
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۳۹۵
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
ک، ۲۴۳ص.
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
کتابنامه: ص. ۲۳۲ - ۲۴۳؛ همچنین به صورت زیرنویس
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری
Discipline of degree
فقه و معارف اسلامی، فقه و اصول
Date of degree
شهریور ۱۳۹۵
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
اهمیت بحث نفقه اقارب از آنجا نشأت میگیرد که احوال شخصیه شیعیان افغانستان در این اواخر به طور رسمی با مصوبه پارلمان و مجلس و دولت اسلامی افغانستان و امضای شخص رئیس جمهور جزئی از حقوق مدنی این کشور شد و از جانب دیگر حقوق مدنی افغانستان بر گرفته از فقه حنفی است. با این وجود احساس ضرورت میشود بار دیگر این موضوع با رویکرد تطبیقی بین فقه امامیه، حنفی و حقوق افغانستان مورد بحث و بررسی واقع گردد و در این راستا اشتراکها، تفاوتها آشکار شود و کم و کاستیهای موجود نیز برطرف گردد. در راستای این رساله تحقیق حاضر به یک سؤال اصلی و چندین سؤال فرعی مربوط به آن پاسخ میدهد. راجع به اصل موضوع باید گفت: همه موافقاند که نفقه اقارب وجوب دارد. کتاب و سنت آن را تصدیق میکند. اما راجع به جزئیات مسأله تفاوتهایی نیز وجود دارد. مقصود از نفقه به طور مشخص طعام، لباس، مسکن و آنچه مورد نیاز اولیه انسان است. اقارب نیز به کسانی اطلاق میشود که از راه ولادت و نسب به یکدیگر ارتباط دارند. پدر، مادر، اجداد، جدات، فرزند و نوههای انسان را شامل میگردد. نفقه اندازه مشخص ندارد. در صورتی که افراد یاد شده به آن نیاز پیدا کنند و منفق توان انفاق داشته باشد حتی المقدور باید به اندازه نیازش انفاق گردد. علت امر هم این است که نفقه جنبه مواسات بودن را دارد. نحوه پرداخت نفقه به گونهای باشد که در آغاز هر روز صورت بگیرد و یا به صورت توافقی انجام شود. در صورت تعدد منفق علیه و عدم توان منفق به همه، مقتضای قاعده «الاقرب فالاقرب» باید به نزدیکترین فرد به لحاظ نسب انفاق کند. عکس قضیه نیز صادق است چنانچه منفق زیاد باشد نفقه بر کسی واجب میگردد که قرابت بیشتری دارد. در موردی که همه در یک رتبه باشند و سهم هر یک نفع به حالشان نرساند انفاق از طریق قرعه، انجام خواهد گرفت. اگر انفاق به هر لحاظ در وقتش انجام نگیرد و زمان آن بگذرد، ضمان آور نیست و بر عهده منفق به عنوان دین باقی نمیماند. در موردی که منفق به وظیفه خود عمل نکند حاکم حق دارد او را ملزم به انفاق نماید. واژگان کلیدی: نفقه، اقارب، فقه امامیه، فقه حنفی، حقوق افغانستان.