این رساله در قالب پنج فصل تدوین یافته است. فصل اول به مفاهیم و مباحث نظری و تئوریک پرداخته و فصل دوم به پیشینة و شكل گيري جنبش اختصاص یافته که در بخش اول، تحرکات و جریانات قبل از شکل گیری احزاب ( مانند: حزب سري اتحاد و جوانان مسلمان) را معرفی شده و بخش دوم به معرف اجمالی احزاب و گروه های جهادي پرداخته است. فصل چهارم نیز قصة پرغصه و فرايند هاي پر و پيچ و خم، دولت سازی مجاهدین و ناكامي هاي تاسفبار آنان را گزارش می دهد. فصل پنجم و ششم که فصل های اصلی این رساله را تشکل می دهد، به عوامل ناکامی جنبش اسلامی افغانستان اختصاص یافته است. فصل پنجم عوامل داخلی این ناکامی را به بحث و برسی گرفته که به طور کلی به سه دسته تقسیم شده است: 1) عوامل ساختاری و شکاف هاي اجتماعی چون قومیّت گرایی، مذهب گرایی، زبان گرایی، و تعدد احزاب؛ كه يكي از مهمترين عوامل ناكامي مجاهدين در افغانستان همين شكاف ها بوده است. 2) فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه سنتی افغانستان. " استبداد" و" انحصار" در طول تاريخ، سرشت اصلي حكومت در افغانستان بوده است و رهبران حهادي نيز با همين نسخه مي خواستند، مشكل افغانستان را حل نمايد؛ لذا مشاركت و سهيم شدن احزاب ديگر را به منزله خود كشي سياسي مي دانست و به شدت از آن گريزان و وحشت داشت. 3) رقابت نخبگان و بازیگران و بازیگردانان صنحه سیاسی نظامی این کشور. رقابت برسر منابع كمياب در هر جامعه اي وجود دارد اما رهبران جهادي قواعد بازي را زير پا گذاشته و جز به منافع شخصي و حزبي خود نمي انديشيدند. فصل ششم، که آخرین فصل این رساله، نیز هست به تحلیل و توضیح عوامل خارجی این ناکامی پرداخته است که شامل دو قسمت، می گردد. قسمت اول نقش کشور های منطقه ای و قسمت دوم دخالت کشور های فرا منطقه ای را شرح داده است اگرچه نقش عوامل داخلي ناكامي جنبش اسلامي افغانستان غير قابل اغماض مي باشد اما دخالت كشور هاي خارجي، سهم بسيار مهم تري در اين ناكامي داشته است. تمرکز اصلی این رساله، روی گروه های جهادی بوده است و خارج از آن فقط به ریشه ها و خویشاوندان نزدیک این احزاب پرداخته است. منابعی که در این پایانامه استفاده شده است اسنادی وکتابخانه ای بوده است.