ترجمه و متن اسرار النقطه، یا، توحید مکاشفان
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Place of Publication, Distribution, etc.
تهران
Name of Publisher, Distributor, etc.
مولی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۴۱۸ق. = ۱۳۷۶
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
چهل، ۱۱۲ ص.: عکس
GENERAL NOTES
Text of Note
چاپ سوم: ۱۳۸۸
Text of Note
کتابنامه بهصورت زیرنویس
Text of Note
شابک: ۹۷۸۹۶۴۵۹۹۶۱۷۶
NOTES PERTAINING TO TITLE AND STATEMENT OF RESPONSIBILITY
Text of Note
از امیر سیدعلی همدانی؛ مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد خواجوی
NOTE RELATING TO THE COPY IN HAND
Text of Note
۱
Text of Note
۲
CONTENTS NOTE
Text of Note
>معرفی نسخ.-- بیان احوال امیرسیدعلی همدانی.-- بیان سند خرقه او.-- بیان وفات او.-- بیان رسائل او.-- بیان اوراد فتحیه.- معرفی حضرت میر از زبان دیگران.-- بیان برسی درباره نقطه.-- ترجمه اسرارالنقطه.-- خطبه.-- در اینکه حقیقت معلوم به واسطه شدت نوارنیت و غلبه ظهور از دیدگان ضعیف محتجب و پوشیده است.-- در اینکه نقطه تعبیری است از سر هویت عیبی مطلق، و بیان وعاء زمان و دهر و سرمند و ازل.-- <>در اینکه نسبت نقطه به مراتب حروف مانند نسبت تعین اول است به مراتب اعیان و حقایق موجودات.-- در اینکه نقطه آغاز امتداد نفس "الفی" است در درجات مخارج انسانی، و بیان تجلیات.-- ایجادی در امتدادات نفس رحمانی در حقایق افراد موجودات، و عین کل گردیدنش با پوشیده شدنش در ماهیات آنها.-- <>در بیان تجلی نوری و وجود مطلق و رقیقه عشقی و کیفیت و انگیزه خلقت مر حق تعالی را دربیان اینکه نفس رحمانی خمیرمایه و ماده صور موجودات کونی است و مانند نفس انسانی دارای سه مرتبه است: مرتبه پیش از امتدادش و مرتبه امتدادش و مرتبه تعینش در مراتب موجودات، و اینکه نفس رحمانی مطلق وجود است و همان "عماء" می باشد.-- در بیان نظر برخی از عرفا که نفس رحمانی را حقیقت محمدیه و وجود عام و وجود منبسط و خلق ساکن می دانند.-- <>در بیان اینکه: چون نقطه عین حقیقت "الفی" است، "الف" نیز عین تعینات حروفی است که در بیان خلیفه و انسان کامل الهی که مظهریت دواسم: الظاهر و الباطن را دارد که باطنش شامل عقل کل، یعنی قلم اعلا و روح اعظم است، و بیان انسان کبیر و انسان صغیر و تعریفاتی از نفس رحمانی و ام الکتاب و تجلی ساری و غیره.-- <>در بیان اینکه چون حقیقت "الفی" هیولای صورت حروف لفظی و خطی بوده و حقایق حروف، تعینات نفسی آن در مراتب مخارج است، هویت غیبی نیز هیولای نفس رحمانی، و نفس رحمانی هیولای صور کلمات کونی، و صور موجودات کونی تنوعات تجلیات آن هویتی غیبی اند.-- <>در بیان دلالت لفظی و مطابقی و تضمنی و التزامی، و بیان موالید سه گانه و تجلی احدی ذاتیو در بیان جلا و استجلا و مقام "اوادنی" و تجلی اول و دوم و مقام "قاب قوسین" و تعین اول و دوم بیان قابل فیض منبسط ظهوری و تعریف "عماء" و فیض اقدس و تجلیات ربانی، و ملازم بودن ربوبیت با مربوبات نسبی، و ظهور الوهیت به واسطه ظاهر گردیدن مراتب.-- امکانی در بیان تفسیر اسم "رب" و مراتب آن.-- <>در بیان "باء" بسمله که اشاره است به پوشیده شدن احدیت هویت در پرده های درجات امکانی، و نیز اشاره است به تجلیات وجودی که به واسط فیضانش افراد مراتب موجودات تکوین می یابند. در بیان کسره "باء" بسمله که اشاره است به گشوده شدن دروازه های عالم امکان به واسطه تعین اول که کلید رازهای پنهان و رابطه تعلق قدرت به مقدورات و علم به معلومات است و از آن، دروازه های مراتب جبروت و حقایق ملکوت گشوده می شود.-- <>در بیان اینکه هر حقیقتی عبارت است از حرف غیبی و کلمه غیبی و حرف وجودی و کلمه وجودی.-- در بیان اینکه هر یک از نقطه و اعراب دارای پنج مرتبه ثبوتی و ششمی سلبی می باشد.- در بیان اینکه او تعالی- در آخر بودنش اول است و در اول بودنش آخر و در باطن بودنش ظاهر است و در مظاهر ظهورش باطن.-- <>در بیان اصالت و وحدت وجود از زبان مولوی و عطار و ابن عربی و قونوی و ملاصدرا و غیر هم قدس الله اسرارهم.-- در بیان اینکه نقطه هیولای کلمات است و به ذات خود تمامی موجودات را قابل است و در مقابل تمامی وجود کامل و تام است، چون تمامی موجودات با حقایق کلام مطابقه دارند و بیان عوارض ذاتی و غیرذاتی.-- در بیان اینکه واحد خود عدد نیست ولی اعداد از آن پدید می آیند، و مطابقه بین نقطه و حروف و جابجایی آن در حروف و حروف ابجدی.-- <>در بیان شکل نقطه که کروی است و شکل مدور بهترین شکلهاست و مطابقه اش با ذات قدیم تعالی که منزه از جهات و آمیزش به امکانیات و ناممکن بودن تعریف حقیقت ذات او.-- در بیان جهات نقطه حسی و مطابقه اش با انسان، و توجهات نقطه و کره به جهات و نواحی مختلف عالم اشاره است به سریان تجلیات وجودی و احاطه مراتب علمی ذاتی او به حقایق افراد مراتب امکانی، و هویدا شدن تعینات کثرت اسمائی در تابش انوار وحدت ذاتی.-- <>در بیان تقسیم اسماء به سه کلی: اسماء ذات و اسماء صفات و اسمائ افعال و شرح مراتب اسماء.-- در بیان اختلاف احکام ازلی و تغییرات شئون ربانی و پوشیده شدن احکام جلالی به صور مظاهر قهر و غلبه و انعکاس حقایق جمالی در آینه های شئون لطفی و بیان برخورد غیبی دو صفت اراده و قدرت که کلام پدید می آید و قدیم و حادث بودن کلام.-- <>در بیان اختلاف مشاهده یک یا دو مشاهده گر در یک یا دو حالت به نقطه که اشاره است به تفاوت سیر و سلوک سالکان را ه حق و اختلاف آنان و گوناگون بودن مقامات اهل وجدان و بواطن اهل کشف.-- در بیان اینکه خداوند در یک صورت دوبار تجلی نمی کند و نیز در یک صورت مر دو کس را تجلی نمی کند.-- <>در یبان اقسام پنج گانه حرکت نقطه، و شش گونه ای حرکات در عالم کون و فساد.- در یبان اینکه نقطه مرکزی اشاره است به احدیت مطلقه و حقیقت هویت غیبی، و مراتب تنزل او تعالی- به شانی کلی- یعنی حقیقت محمدیه- که برزخ بین احدیت و واحدیت می باشد، و بیان معیت حق تعالی با اشیا و قیومیت وی مر آنها را و بیان مغایرت ظاهر و مظهر.-- <>در بیان نقطه های هفتگانه که اشاره است به لطایف هفتگانه (قلبی) که شامل بدن و نفس و قلب و سر و روح و اخفی می شود، و اشاره به نمازهای حقیقی که هر یک لطیفه ای دارد.-- در بیان علم لطیفه قالبی که نمازش تعلیق به برپاداشتن اوضاع شرعی و مراعات ارکان عرفی ... دارد.-- <>در بیان روح های پنج گانه و بیان مفصل صدرالمتالهین درباره روح انسانی که جوهری مفارق و عقلی و از عالم امر الهی می باشد، و نقش ناطقه، دمیده شده از روح الله است و نفس حیوانیه است ک در دنیا و آخرت محل شقاوت می گردد، و بیان روح اضافی از حضرت سید قدس سره.-- <>در بیان مفصل مراتب قوه علمیه که هفت است: غیب حس و غیب نفس و غیب قلب و غیب عقل و غسی سر و غیب روح و غیب خفی، و بیان مراتب قوه عملی که بروزان قوه علمی می باشد.-- در بیان علم لطیفه قلبی که همان قلب سلیم است و مقام ابراهیم و طور ولایت، که هر کس داخل آن شد در امن است و مکه معنوی همین دل است که خانه حقیقی خداست، این قلب به واسطه عقل نظری از غیب سر استمداد می جوید و نمازش همراه با حضور و مراقبه است.-- <>در بیان علم لطیفه سری است که تعلق به تجلیات و مکاشفات دارد و به واسطه مسامرات از غیب روح استمداد می جوید و نمازش همراه با مناجات و مکالمه است.-- در بیان علم لطیفه روحی که علم ذوقی و ادنی است که تعلق به مشاهدات و مواصلات داشته و از غیب خفی استمداد می جوید و نمازش همراه با مشاهده و معاینه است.-- <>در یبان علم لطیفه خفی که علم اجمالی است و تعلق به اسرار محبت و تفرید دارد و از غیب الغیوب باری تعالی استمداد می جوید و نمازش همراه با مناجات و ملاطفه است.-- در بیان نقطه های هفتگانه است که اشاره به بهشت های هشت گانه و عکس حقایق صورت های تفصیلی آن، اشاره به درکات و گودال های هفت گانه دوزخ دارد.-- <>در بیان اینکه بهشت های هشت گانه با درجاتش، همگی مظاهر جلال مراتب لاهوتی و جبروتی اند و درکات و گودال های هفت گانه آتشین، همگی مظاهر نقایص هفت گانه جهان مادی می باشد.-- در بیان حرکت گردشی و راست نقطه و بیان بسیط و اعداد مرکب.-- <>در بیان عدد چهار و راز حاملان عرش که چهاراند و عناصر طبیعت و بادها و جهات عالم ... چهار است.-- تسبیح این امور چهارتایی که گواه بر چهار اسم الهی: حی و عالم و مرید و قادر می باشند.-- <>در بیان مظاهر کلی اجمالی این اسماء چهارگانه که جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل اند.-- در بیان حرکت امتدادی نقطه به سوی بالا که اشاره است به انتقالات سه گانه روحانی و بیرونی آمدن های معنوی در مراتب مثالی و درجات ملکوتی و مراتب جبروتی و شرح آنها.-- <>در بیان جنت ذات و جنت صفات و جنت افعال و شرح عالم جبروت.-- در بیان معاد و رستاخیز انسانی و شرح عالم مثال و صاحبان قیامت صغرا و قیامت وسطا و قیامت کبرا و بیان رب النوع و فرد مجرد عقلانی، و اینکه فیض وجود از عالم عقل توسط افراد مثالی و افراد مادی می رسد و بیان بدن مثالی صعودی و مثال مقید و غیر اینها.-- در بیان شرح مفصل عالم برزخ و قیامت های سه گانه از زبان عارف متاله-آملی.-- <>در بیان حرکت امتدادی نقطه به سوی پائین که اشاره است به تنزلات الهی و ظهورات ربانی در عوالم مختلف، و بیان اتحاد ظاهر و مظهر بر قاعده ظهور که عبارت است از تبعیت ظاهر، در تعین از مظهر- که در ظهور برعکس است- و اینکه ممکن آینه او و او آینه حالات اوست.-- در بیان عوالم کلیه که به نام حضرات خمس نامیده می شود که عبارت از عالم هویت غیب مطلق و عالم جبروت و عالم ملکوت و عالم ملک و عالم انسان می باشد.-- <>در بیان فرود آمدن های چهارگانه نقطه که تعبیر است از تنزل حق تعالی از مرتبه احدیت به مرتبه واحدیت و ظهورش در عالم جبروت به صور عقل و نفوس مجرد، و به عالم ملکوت که همان عالم امر و لوح محفوظ است، و به عالم ملک که عالم حس و شهادت و اجرام آسمانی و بسایط عنصری- و شرح لوح محفوظ و قلم و عرش و کرسی از زبان عرفا و حکما- و به عالم ناسوتی مادی و ظهورش در مظاهر کمالی انسانی و عکوس اسماء الهی مانند حیات و علم و اراده و قدرت و سمع و بصر و کلام.-- <>در بیان حرکت امتدادی نقطه در جهت عرض که اشاره است به تجلیات وجودی، و بیان اینکه نسبت کلمات وجودی به حق تعالی، نسبت کلمات کتابی است به نویسنده.-- در بیان مراتب "نون" که پنج مرتبه است و قلم های چهارگانه که کلمات وجودی را بر صفحه چهره های قابلیات پیوسته می نویسند، "نون" دوات پنجگانه است.-- <>در بیان حرکت ممتد نقطه به عقب که اشاره است به بازگشت آثار تجلیات تقییدی از مظاهر زیرین و سفلیات ظاهری به غیب علویات باطنی و از آنجا به غیب احدیت و حقیقت هویت مطلقه الهی.-- در بیان نقطه چهارگانه که اشاره است به حیات چهارگانه صوری و معنوی و پاک و حقیقی، و در مکقابل آنها مراتب مرگ های ارادی چهارگانه و قیامت های چهارگانه صغرا و وسطا و عظما و کبراست.-- <>در بیان مرگ های چهارگانه ارادی که مرگ سرخ و مرگ سبز و مرگ سفید که عرفا آنها را تخلیه و تزکیه و خلع و فنا نامند.-- در بیان مراتب قوه علمیه در نزد حکما که مرتبه عقل هیولانی و بالملکه و بالفعل و مستفاد می باشد.-- در یبان مراتب فنا که فنای افعال (محو) و فنای صفات (طمس) و فنای ذات (محق) می باشد.-- <>در بیان قیامت صغرای معنوی و قیامت وسطای معنوی و قیامت کبرای معنوی از زبان عارف متاله سید حیدر آملی، و اینکه معاد عبارت است از بازگشت هر مظهری به اسمی که در او ظهور کرده است.-- بحث مفصلی در اینکه اسماء افعال به حسب احکامشان چندین بخش می شوند، از جمله اسمائی هستند که حکمشان هیچ گاه پایان نمی پذیرد، مانند اسمائی که حاکم بر ارواح قدسی و نفوس ملکوتی اند، و اسمائی که تا ابد حکمشان انقطاع نمی پذیرد-اگر چه در ازل الازال منقطع الحکم اند- و امثال این مطالب<