عنوان

تاثیر توانبخشی ترکیبی مبتنی بر تحریکات درکی بینایی و گالوانیک دهلیزی بر عملکرد تعادلی و امواج مغزی مبتلایان به سکته مغزی ایسکمی نیمکره راست

Number

۳۷۳۸پ

.Language of Text, Soundtrack etc

فارسی

Title Proper

تاثیر توانبخشی ترکیبی مبتنی بر تحریکات درکی بینایی و گالوانیک دهلیزی بر عملکرد تعادلی و امواج مغزی مبتلایان به سکته مغزی ایسکمی نیمکره راست

General Material Designation

[پایان نامه]

Parallel Title Proper

The effect of combined rehabilitation based on visuo-perceptual and galvanic vestibular stimulation on balance function and brain waves of patients with right hemisphere ischemic stroke

First Statement of Responsibility

میمنه جعفری

Name of Publisher, Distributor, etc.

علوم توان بخشی و سلامت اجتماعیUniversity of Social Welfare and Rehabilitation Sciences

Date of Publication, Distribution, etc.

۱۴۰۲

Specific Material Designation and Extent of Item

۱۸۰ص.

Text of Note

پیوست

Dissertation or thesis details and type of degree

19

Discipline of degree

10

Date of degree

۱۴۰۲/۱۲/۰۹

Text of Note

هدف: مشکلات تعادلی و راه رفتن یکی از مهم‌ترین درگیری‌های پس از سکته هستند. خودآگاهی فضایی انسان، از درک خالص عمودی اجسام به عنوان اساس توانایی برای سوگیری نسبت به جاذبه بهره می‌برد و اختلال در آن با بهبود تعادل بعد از سکته ارتباط دارد. استفاده از توانبخشی ترکیبی، یکی از روش‌هایی است که به دلیل اثربخشی بیشتر آن، در مطالعات مختلف پیشنهاد شده است. این مطالعه، با هدف بررسی تاثیر استفاده از دو تحریک درکی بینایی و گالوانیک دهلیزی بر عملکرد تعادلی و وضعیتی مبتلایان به سکته مغزی نیمکره راست و تغییرات احتمالی در فعالیت‌های قشری آن‌ها، طراحی شده است.روش ها: شرکت کنندگان این مطالعه کارآزمایی بالینی، 41 فرد مبتلا به سکته مغزی ایسکمی نیمکره راست در شش ماه اخیر برای اولین بار با میانگین سنی 2/7±61/50 بودند. عملکرد تعادلی با استفاده از ابزارهای ارزیابی سیستم‌های تعادلی (BESTest) و ارزیابی انجام حرکت هدف‌دار تینتی (POMA)، ارزیابی درک عمودی بینایی ذهنی (SVV)، ارزیابی وضعیت نگاری و فعالیت قشری با استفاده از ارزیابی QEEG و نرم افزار eLORETA مورد بررسی قرار گرفت. سپس توانبخشی‌های حرکت چرخشی نقاط منسجم (RCDM) و تحریک گالوانیک دهلیزی نویزی (nGVS) در قالب سه گروه شاهد، RCDM + sham nGVS و RCDM + nGVS طی 12 جلسه به افراد ارائه شد و نتایج ارزیابی‌های فوق در هر سه گروه بیماران قبل، بعد و یک ماه بعد از توانبخشی مقایسه گردید.نتایج: مقایسه نتایج ابزارهای تعادلی BESTest و POMA بهبود در بیشتر مولفه‌های تعادلی را پس از توانبخشی ترکیبی RCDM + nGVS نشان داد (0.05>p). بهبود در درک عمودی در گروه های RCDM + sham nGVS و RCDM + nGVS پس از توانبخشی مشاهده شد (0.05>p). در ارزیابی وضعیت نگاری، تفاوتی در افزایش دامنه حرکت LOS بین سه گروه پس از توانبخشی مشاهده نشد (05/0p). تغییرات فعالیت مناطق قشر دهلیزی پس از توانبخشی با تاکید بر باندهای فرکانسی آلفا و بتا در هر سه گروه مشاهده شد. در گروه شاهد و RCDM + sham nGVS تغییرات بیشتر در لوب فرونتال و در گروه توانبخشی RCDM + nGVS در لوب تمپورال و پاریتال مشاهده شد.نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که توانبخشی ترکیبی RCDM + nGVS در بیماران با آسیب سکته مغزی، منجر به بهبود و افزایش عملکردهای تعادلی و تغییراتی در ساخت پذیری قشر مغز می شود.کلید واژه: سکته مغزی، درک عمودی بینایی، توانبخشی ترکیبی، تحریک گالوانیک دهلیزی نویزی، فعالیت قشری، QEEG پیام ت

Text of Note

Objective: Balance and walking problems are one of the most important conflicts after a stroke. Human spatial awareness uses the vertical perception of objects as the basis of the ability to bias towards gravity, and its disturbance is related to the improvement of balance after stroke. The use of combined rehabilitation is one of the methods that has been suggested in various studies due to its greater effectiveness. This study was designed with the aim of investigating the effect of visual perceptual and galvanic vestibular stimulation on balance and postural function of right hemisphere stroke patients and possible changes in their cortical activities.Methods: The participants of this clinical trial study were 41 people with right hemisphere ischemic stroke for the first time in the last six months with an average age of 50.61±7.2. Balance performance was evaluated using BESTest and Tinetti POMA, subjective visual vertical perception (SVV), posturography and QEEG and eLORETA software for cortical activity assessment. Then, the rehabilitations of coherent point rotation movement (RCDM) and noisy galvanic vestibular stimulation (nGVS) were presented to people in the form of three control, RCDM + sham nGVS and RCDM + nGVS groups during 12 sessions, and the results of the above evaluations in all three groups of patients was compared before, after and one month after rehabilitation. Results: Comparison of the results of BESTest and Tinetti POMA tools showed improvement in most balance components after RCDM + nGVS combined rehabilitation (p<0.05). Improvement in vertical perception was observed in RCDM + sham nGVS and RCDM + nGVS groups after rehabilitation (p<0.05). In postural assessment, there was no difference in increasing LOS range of motion between the three groups after rehabilitation (p<0.05). The overall score (CS) and the participation of sensory modalities in the posturography also increased in all three groups after rehabilitation, and the highest increase with a significant difference was observed in the combined rehabilitation group (p<0.05). Changes in the activity of vestibular cortex areas after rehabilitation were observed with emphasis on alpha and beta frequency bands in all three groups. In the control and RCDM + sham nGVS groups, more changes were observed in the frontal lobe and in the RCDM + nGVS rehabilitation group in the temporal and parietal lobes.Conclusion: The results of the present study showed that the combined rehabilitation of RCDM + nGVS in patients with stroke injury leads to the improvement and increase of balance functions and changes in the structure of the cerebral cortex.Keywords: Stroke, visual vertical perception, combined rehabilitation, noisy galvanic vestibular stimulation, cortical activity, QEEG

سکته مغزی

Stroke

جعفری، میمنه

Jafari, Meymaneh

حقگو، حجت الله

حسینی، روح الله

Country

ایران

Agency

دانشگاه علوم توان بخشی و سلامت اجتماعی

Date of Transaction

20240310

D

TF

279226

a

Y