ارزیابی وضعیت ناتوانی افراد مبتلا به سکته مغزی در شهرستان قزوین درسال 1398
General Material Designation
[پایان نامه]
Parallel Title Proper
Assessment of the Disability Status of People with Brain Stroke in Qazvin:2019
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم توان بخشی و سلامت اجتماعیUniversity of Social Welfare and Rehabilitation Sciences
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۴۰۰
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۲۳ص.
GENERAL NOTES
Text of Note
پیوست
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
19
Discipline of degree
13
Date of degree
۱۳۹۹/۰۹/۱۰
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مقدمه و هدف: سکته مغزی به عنوان یکی از بزرگترین علل ناتوانی در سرتاسر جهان شناخته شده است که همه ساله هزینه های زیادی را به سیستم بهداشتی-درمانی تحمیل می¬کند، به طوری که در بیشتر کشورها بیش از 5 درصد بودجه بهداشت و درمان صرف هزینه های ناشی از سکته مغزی می شود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت ناتوانی و عوامل مرتبط با آن در افراد مبتلا به سکته مغزی با استفاده از ابزار WHODAS II صورت گرفت. روش: مطالعه¬¬ی حاضر از تحقیق مقطعی از نوع توصیفی است که از میان 520 بیمار مبتلا به سکته مغزی مراجعه کننده به اورزانس مرکز آموزشی درمانی بوعلی سینا در شهر قزوین از ابتدای سال¬1396 تا پایان سال 1397 که 240 نفر که واجد ملاک های ورود بودند از طریق تماس تلفنی با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، غربالگری اختلال شناختی و پرسشنامه روا و پایا شده WHODAS II استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS( نسخه 23) و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آماری کلموگروف- اسمیرنوف، و آزمون های ناپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس، آزمون تعقیبی بونفرونی و ضریب همبستگی اسپیرمن به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای کمی استفاده گردید.یافته ها: 55 درصد شرکت کنندگان را مردان و بیشترین گستره ی سنی مربوط به 64-45 سال با 1/52 درصد که 1/87 درصد آنان متاٌهل و 5/77 درصد دارای تحصیلات زیر دیپلم بودند. همچنین 7/36 درصد افراد خانه دار، 1/72 درصد آنان تحت پوشش سازمان حمایتی، حدود 60 درصد درآمد کمتر از یک میلیون تومان و 1/28 درصد نیز تحت هیچ گونه پوشش بیمه ای نبودند.بیشترین میانگین ناتوانی به ترتیب مربوط به حیطه¬های وظایف مرتبط با خانه و خانواده (95/30±79/68)، مشارکت در جامعه (66/24±64/64) و حیطه برقراری ارتباط و درک مطلب (93/27±41/43) و حیطه سازش و زندگی با مردم (2/28±49/42) کمترین میانگین را به خود اختصاص دادند. همچنین، میانگین نمره کل ناتوانی 55/24±34/56 برآورد شد. نتیجه مدل رگرسیون حاکی از آن بود که متغیرهای سن و تحصیلات(001/0>P) با نمره ناتواني كلي بیماران مبتلا به سکته مغزی رابطه معنی داری دارند.نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که ميزان ناتواني كلي بیماران مبتلا به سکته مغزی بالاتر از متوسط و در حیطه هاي وظایف مرتبط با خانه و خانواده و مشارکت در جامعه بیشتر از سایر حیطه هاست. افزایش سن، تحصیلات پایینتر و عدم اشتغال بکار با همه حیطه های ناتوانی در افراد مبتلا به سکته مغزی درارتباط بود. با توجه به يافته هاي اين مطالعه توصيه مي شود سیاستگزاران سیستم های بهداشتی، درمانی و توانبخشی و سایر برنامه ریزان و سیاستگزاران برنامه هاي کلان کشوري در جهت گسترش مراکز درمانی و توانبخشی تخصصی سكته مغزي، پوشش بیمه ای، خدمات مراقبت در منزل، حمایتهای مالی و اجتماعی ضروری بيماران مبتلا به سكته مغزي توجه بيشتري مبذول و استراتژيهاي مناسبي اتخاذ كنند.واژههای کلیدی: ارزیابی ، سکته مغزی؛ ناتوانی؛ WHODAS II
Text of Note
Background and Aims: Stroke has been recognized as one of the main causes of disability worldwide which imposes annual high costs on the health care systems,Accordingly,more than 5% of health care costs are spent on strokes in most countries. This study aimed to evaluate the disability status of the patients with stroke and its related factors using the World Health Organization Disability Assessment Schedule II (WHODAS II). Materials and Methods: The present study is a descriptive cross-sectional study that out of 520 patients with stroke referred to the emergency department of Bu Ali Sina Hospital in Qazvin from the beginning of 1396 to the end of 1397, 240 people who met the inclusion criteria Were selected by telephone by available sampling. using demographic characteristics form, cognitive impairment screening, and WHODAS II with accepted validity and reliability. Subsequently, the data were analyzed in SPSS software (version 23) through Descriptive statistics and Kolmogorov-Smirnov statistical tests, and Mann-Whitney and Kruskal-Wallis nonparametric tests, Bonferroni post hoc test and Spearman correlation coefficient tests. Results: The majority (55%) of the participants were male,and most of them were in the age range of 45-64 years (52.1%). Moreover, about 87.1% of the participants were married, and 77.5% of them had an undergraduate education. In addition, 36.7% of the patients were housewife and 72.1% of them hade insurance coverage. It should be noted that , 60% of them were low-income families. And 28.1% were not covered by any insurance. The higher mean scores of disability belonged to domestic responsibilities (68.79±30.95) and , participation in community activities (64.64±24.66). On the other hand, communication and comprehension (43.41±27.93), as well as interaction and adaptation with other people (42.28±49.2) showed the lowest mean scores in this regard. Also, the mean total disability score was estimated to be 56.34 ± 24.55. The results of the regression model showed that the variables of age and education (P <0.001) had a significant relationship with the total disability score of patients with stroke.Conclusion: The results showed that the rate of general disability of patients with stroke is above average and in the areas of duties related to home and family and participation in the community is higher than other areas. Older age, lower education, and unemployment were associated with all areas of disability in people with stroke.According to the findings of this study, it is recommended that policy makers of health, treatment and rehabilitation systems and other planners and policy makers of national macro programs to expand specialized treatment and rehabilitation centers for stroke, insurance coverage, home care services, financial support And socially necessary patients with stroke to pay more attention and adopt appropriate strategies.Keywords: Assessment, Brain Stroke, Disability, WHODAS II