بررسی جامعه شناختی نقش نخبگان سیاسی ایران در فرایند توسعه و تغییر اجتماعی (بارویکرد تاریخی-تطبیقی)
First Statement of Responsibility
ثنا محمد علیزاد رفیع
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
حقوق و علوم اجتماعی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۳۹۵
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۱۴ص.
Accompanying Material
سی دی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
علوم اجتماعی گرايش جامعه شناسی
Date of degree
۱۳۹۵/۱۱/۱۶
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
در این پژوهش با رویکردی تاریخی-تطبیقی به بررسی جامعه شناختی نقش نخبگان سیاسی ایران در فرایند نوسازی و توسعه ایران پرداخته شده است. جهت بررسی علمی موضوع با الهام از تئوری های کارکردگرایانه،وابستگی، با دو فرضیه کار آغاز گشت:1. اشرافیت محافظه کار در ایران مانع قدرتمندی برای نخبگان توسعه گرا بوده است.2. نوع برخورد قدرتهای خارجی با نخبگان توسعه گرای ایران از اصلی ترین موانع کامیابی آنان بوده است.این دو فرضیه بااستفاده از روش پژوهشی تطبیقی و با استفاده از داده های تاریخی موردبررسی قرار گرفت. در فرضیه اول دوره امیرکبیر در ایران و دوره میجی در ژاپن بایکدیگر مقایسه گردید. آیا توسعه برای اشراف کارکرد داشته است یا خیر؟ و بررسی شد که نوع برخورد اشرافیت با توسعه در این دو کشور چه تفاوتی داشته و چه نتایجی به بارنشانده است.در فرضیه دوم نیز دوره دکتر مصدق در ایران و وضعیت کره جنوبی مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته و نقش قدرتهای خارجی در فرایند توسعه این دو کشور موردبررسی واقع شد.حاصل کار عبارت ازاین است که بررسی های تاریخی و جامعه شناختی دال بر اعتبار هر دو فرضیه میباشد
Text of Note
In this research, the role of Iranian political elites has investigated sociologically in Iran’s reconstruction and development trend period, by historical-comparative method. In order to scientific study, with inspiration of functionalistic, and dependence theory; two assumptions are cosidered: 1. Conservative nobility in Iran is a powerful barrier for developer elites. 2. The type of external authorities’ reaction to Iranian developer elites, is a most original barriers to be succeed.Both assumptions was investigated based on comparative method and historical data. In the first assumption, Amirkabir’s period in Iran and Meiji’s in Japan is compared with each other whether development for nobility has been functioned or not? And also the difference between the type of nobility reaction against development in both countries and its results has been studied.In second assumption, Dr. Mossaddegh’s period in Iran and Korea situation at the similar time and the role of external powers in development process in both countries has been investigated.The final result is that the sociological and historical investigations indicate the reliability of both assumptions
OTHER VARIANT TITLES
Variant Title
Submitted to the Faculty of law and social sciences in Partial Fulfillment of The Requirements for the Degree of Master of Science (M.Sc)