بررسی تطبیقی جایگاه ابلیس در مثنوی مولانا و آثار عینصالقضات همدانی
First Statement of Responsibility
/عقیله آراسته
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۴
Name of Manufacturer
، راشدی
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
رشته زبان و ادبیات فارسی
Date of degree
۱۳۹۴/۰۶/۱۶
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
دراغلب متون دینی بحث در مورد ابلیس و علت نافرمانی وی از سجده در برابر آدم کم و بیش مطرح شده است .این موضوع در تصوف و آثار صوفیان نیز نمود دارد و یکی از مباحث مهم عرفان و تصوف تلقی میصگردد .دیدگاه غالب صوفیان در مورد ابلیس به باور عام نزدیک میصنماید .ابلیس در این نگرش همواره در مقام اغواگری و اضلال و تمایل به شرارتصها و زشتیصها قرار دارد.در دیدگاه اغلب عرفا و صوفیان ابلیس به عنوان بزرگصترین دشمن بشر و مظهر پلیدی معرفی شده است.این تفکر در ادبیات فارسی، بهصویژه ادبیات عرفانی به تبع اندیشه دینی در آثار شاعران و نویسندگان تجلی یافته است .یکی از این شاعران مولاناست که دیدگاهی مشابه به باور منفی عموم از ابلیس دارد و او را منشأ ادبار انسان میصداند .از آنصجاییصکه پیشینه بحث از ابلیس، که در تفاسیر و روایات موجود است، در هالهصای از ابهام قرار دارد، برخی از صوفیان چون حلاج، احمد غزالی و عینصالقضات همدانی از این ابهام بهره گرفته و براهین و ادله عصیان و نافرمانی ابلیس را دگرگون ساختند .ایشان با طرح اید عشق ابلیس نسبت به خداوند و مجبور بودن و به تبع آن مظلومیت او، این شاخص ضلالت را از حضیض ذلت به اوج عزت رساندند و فرضیه دفاع از ابلیس را به نحو آشکاری مطرح کردند .عینصالقضات از میان این گروه از صوفیان، به عنوان مفسر این نظریه سر برآورد و با طرح ادله و شواهدی مبنی بر تنزیه ابلیس، به تقدیس او پرداخت و سنت دیرینه طرد و نفی ابلیس را زیر سوال برد .نگارنده در این جستار بر آن بوده است تا با بررسی آثار دو مدافع و مخالف شاخص ابلیس) عینصالقضات و مولانا (و تطبیق تفکرات ایشان، به شیوه تحلیلی و انتقادی وجوه اشتراک و افتراق آرای آنها نشان دهد .وجوه افتراق در این بحث معطوف به دیدگاه مبنایی قاضی و مولانا در باب ابلیس است، اما در میان این تفاوتصها مسائلی مطرح میصگردد که دو تلقی مقابل همرا، هرچند سست، به هم پیوند میصزند از سویی، نگاه عینصالقضات در باور به شرارت و غدر و مکر ابلیس با اندیشه مولانا همصخوانی نسبی دارد و از دیگر سو، دیدگاه مولانا که منعکسصکننده تفکر عموم در باب ابلیس است، به جهت باور به جبر و مشیت الهی و تاثیر آن در سرنوشت محتوم و از پیش تعیینشده ابلیس، به چهارچوب اندیشه عینالقضات تا حدودی نزدیک میشود .بنابراین راهی برای ارتباط این دو نگرش گشوده میصشود و دو نظام فکری متفاوت را به هم پیوند میزند
Text of Note
It is considered argument about Eblis and his disobedience of prostration front Adam. This subject is closed in Sufism and Sufis works and it is one of the important things in mysticism. Most of the perspectives of Sufis about Eblis is close to general belief. In this opinion Eblis is mostly in the place of seduction. Eblis is described as a symbol of homeliness by Sufis. This thought is transfigured in the works of poets and writers matching religious thought in Persian literature specially mystic literature. One of these poets is Molana who has the same idea to the general negative belief and also he believes him as a source of human misery. Since history of Ebliss talking that exists in the interpretations is being in the halo of ambiguity some of Sufis like Hallaj Ahmad Ghazali and Eyn olghozae e- Hamedani have exploited of this ambiguity and outraged reasons of Ebliss disobedience. They increased his place by offering idea of Ebliss love to God and his getting they expressed theory of defense of Eblis obviously. Eynolghozat ascended between of this group as a commentator of this thought and he edified Eblis then he questioned the tradition of Eblis cursing. The writer tried to show the similarities and differences with searching the thoughts of the apologist and the enemy of Eblis (Eynolghozat and Molana) and comparing their thoughts by the analytical and critical way. The differences in this subject pertains to basical thought of Ghazi and Molana about Eblis but there are some similarities between these two treatment that connect two compeletly different thoughts. Whereas Eynolghozats look corresponds to belief of Ebliss wickedness and frm another side Molanas look clises to Eynolghozat look because of his belief to determinism and God willing and its effect on Ebliss unchangeable