بررسی اصول کلی حاک بر اجرای عدالت ترمیمی در سیاست جنایی ایران و سازمان ملل متحد
First Statement of Responsibility
/توکل فتحی جاجانی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: حقوق و علوم اجتماعی
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
حقوق جزا و جرم شناسی
Date of degree
۱۳۹۳/۱۱/۲۵
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
صعدالت ترمیمی به عنوان یک الگو و پارادایم نوین در عدالت کیفری، از آغاز سال های ۱۹۸۰ میلادی به صورت رسمی و به تدریج وارد قلمرو سیاست جنایی تقنینی گردید.این الگوی نوین در واقع با هدف ترمیم و جبران خسارت های مادی ، روانی و عاطفی وارد بر بزه دیدگان جرائم ، بازگرداندن مالکیت اختلافات و دعاوی ناشی از جرم به صاحبان اصلی آنان یعنی بزه دیدگان و بزهکاران وسایر افراد ذینفع در دعوای کیفری از جمله جامعه محلی ، احیای روابط انسانی و عاطفی مختل شده به واسطه ارتکاب جرم و حل و فصل توافقی ومشارکتی دعاوی و اختلافات ناشی از جرم ، پا به عرصه سیاست جنایی گذاشت .برای اجرای فرایند ترمیمی برنامه ها و شیوه های متعددی مطرح شده است ، از جمله میانجی گری، نشست هم اندیشی یا جلسه گفتگوی گروهی خانوادگی، حلقه های اصلاح و درمان و سازش، هیاتهای گفتگوی بزهکاران و بزه دیدگان .برای تضمین منصفانه و عادلانه بودن دادرسی ترمیمی به یک سلسله اصول و معیارهایی نیاز است تا بتوان در پناه این اصول و قواعد،علاوه بر پیشگیری از بزه و بزه دیدگی، به آن آرمان والای عدالت ترمیمی که سعی در شرمندهسازی بازاجتماعیکننده بزهکار، ترمیم خسارت وارد بر بزهدیده، اجرای عدالت واقعی و کمک به نظام عدالت کیفری است، نایل شد .این اصول بنیادی حاکم بر اجرای عدالت ترمیمی که شامل اصل داوطلبانه یا توافقی بودن، اصل غیر علنی بودن، اصل اظهار حقیقت، اصل رودرویی، اصل رعایت کرامت انسانی، اصل استقلال و بی طرفی،اصل دادرسی منصفانه و تضمین موازین حقوق بشری، اصل ترمیمی بودن و اصل اعتبار توافقات است، در این پایاننامه مورد بررسی قرار میصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصگیرد
Text of Note
Restorative Justice" as a new model and paradigm in criminal justice gradually entered to the field of legislative criminal politics from the early of 1980s. This new model was aimed to restore and compensate the physical, mental and emotional losses of the crime victims, return the ownership of the properties subjected of disputes and claims to their original owners which are victims and offenders, and other beneficiaries in the criminal case including local community, recovery of emotional and human relationships hampered by crime, and agreed and participatory resolve of the claims and disputes arising from crime. In order to perform restorative process, numerous programs and practices have been presented which includes mediation, reasoning meeting or family group conferencing, compromise and healing and restorative circles, and offenders and victims' representatives conference. A series of criterion and principles are required to assure the fairness of the restorative judgment. Following these rules would lead to preventing crime and victimization as well as approaching to the goal of the Restorative Justice which is an effort to offender reintegrative shaming, harm restitution arrived victim, to execute really justice and criminal justice sestem helping. The present dissertation is an investigate these basic principles of performing restorative justice which include the principle of voluntariness, the principle of being closed, the principle of truth telling, the principle of face-to-face encounter, the principle of respect for human dignity, the principle of independence and impartiality, the principle of fair judgment and ensuring human rights, the principle of restoration and the principle of agreements validity"