اثر قارچ Glomus etunicatum و باکتری Azospirillum irakense بر ویژگیصهای رشد و درصد روغن دانه گلرنگ در سطوح مختلف شوری
First Statement of Responsibility
/رضا احمدپور گلیزه
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: کشاورزی
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۰۴ص
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
علوم خاک-بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
Date of degree
۱۳۹۲/۱۱/۲۵
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
گیاه گلرنگ با نام علمی .Carthamus tinctorius L یکی از گیاهان دانه روغنی بومی ایران است که روغن آن سرشار از اسیدهای چرب ضروری میصباشد .بطور کلی گلرنگ گیاهی مخصوص مناطق خشک است و به تنشصهای محیطی از جمله شوری، سازگاری نسبی دارد .تنش شوری در حال حاضر در اغلب خاکصهای زراعی شهرهای حاشیه دریاچه ارومیه حاکم بوده و موجب کاهش بهرهصوری اراضی می-گردد .در این مناطق مصرف کودهای شیمیایی موجب افزایش شوری خاک، آبشویی عناصر و ایجاد آلودگیصهای زیست محیطی و هدررفت منابع میصگردد .لذا استفاده از کودهای زیستی در اینگونه مناطق کارآمدتر و مناسبصتر به نظر میصرسد و علاوه بر افزایش تولید به حفظ منابع زیست محیطی نیز کمک میصکند .به منظور بررسی اثرات قارچ میکوریزی و باکتری تثبیت کننده نیتروژن به عنوان دو کود زیستی شناخته شده و رایج بر افزایش بردباری و عملکرد گیاه گلرنگ در شرایط تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو سطح قارچ: (M۰ عدم مایهصزنی با قارچ،: M۱ مایهصزنی با قارچGlomus etunicatum) ، دو سطح باکتری :(A۰ عدم مایهصزنی با باکتری، :A۱ مایهصزنی با باکتری Azospirillum irakense) و سه سطح شوری :(S۰ بدون اعمال تنش شوری برابر با= ۱/۱ EC ، :S۱ اعمال تنش شوری به میزان ۲۵ کاهش عملکرد برابر با= ۵/۷ EC دسی زیمنس بر متر، :S۲ اعمال تنش شوری به میزان ۵۰ کاهش عملکرد برابر با = ۱۰ EC دسی زیمنس بر متر (در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار اجرا شد .پس از پایان دوره رشد و برداشت گیاهان، ارتفاع گیاه، درصد روغن دانه، وزن خشک و تر ریشه و بخش هوایی، درصد کلنیزاسیون میکوریزی ریشه، شاخصصهای تحمل شوری Ca/Na و K/Na و میزان عناصر N, P, K, Mg, Ca, S, ClوNa در گیاه تعیین شدند .نتایج نشان داد که وزن خشک بخش هوایی و ریشه تحت شرایط تنش شوری به صورت معنیصدار کاهش میصیابد اما مایهصزنی با قارچ و باکتری وزن خشک بخش هوایی را بهصترتیب ۰۶/۲ و ۵۷/۹ درصد نسبت به تیمار شاهد بدون قارچ و بدون باکتری افزایش داد .همچنین حضور قارچ موجب کاهش وزن خشک ریشه به میزان ۹۱/۱۵ درصد نسبت به تیمار شاهد بدون قارچ شد .غلظت فسفر بخش هوایی با افزایش شوری، کاهش معنیصدار نشان داد اما مایهصزنی با قارچ آن را به میزان ۶۹/۴۴ درصد نسبت به تیمار شاهد بدون قارچ افزایش داد .مایهصزنی با باکتری اگرچه غلظت فسفر را در بخش هوایی اندکی کاهش داد اما مقدار کل فسفر جذب شده در حضور باکتری نسبت به تیمار شاهد بدون باکتری ۶۰/۳ درصد افزایش یافت .شوری همچنین غلظت نیتروژن بخش هوایی را بهصصورت معنی دار کاهش داد اما مایهصزنی با قارچ و باکتری آن را بهصترتیب به میزان ۴۱/۹ و ۰۹/۷۲ درصد نسبت به تیمار شاهد بدون قارچ و بدون باکتری بهصصورت معنی دار افزایش داد .غلظت عناصر سدیم و کلر در بخش هوایی گیاه با افزایش سطح شوری بهصصورت معنی دار افزایش یافت اما مایهصزنی با قارچ بهصترتیب ۱۷/۱۳ و ۸۷/۳۰ درصد، و مایهصزنی با باکتری بهصترتیب ۳۴/۲۲ و ۳۷/۱۸ درصد غلظت این عناصر را در بخش هوایی گیاه نسبت به تیمار شاهد بدون قارچ و بدون باکتری کاهش دادند .شاخصصهای K/Na و Ca/Na در شرایط تنش شوری باتوجه به افزایش غلظت سدیم در بخش هوایی بهصصورت معنیصدار کاهش یافتند اما مایهصزنی با قارچ بهصترتیب بهصمیزان ۲۸/۲۷ و ۵۳/۲۷ درصد، و مایهصزنی با باکتری بهصترتیب بهصمیزان ۶۰/۴۳ و ۴۶/۲۱ درصد موجب افزایش این شاخصصها نسبت به تیمار شاهد بدون قارچ و بدون باکتری شد .عملکرد دانه، درصد روغن دانه و عملکرد روغن در اثر تیمار شوری بهصصورت معنیصدار کاهش یافتند اما مایهصزنی با قارچ و باکتری موجب بهبود و افزایش معنیصدار این شاخصصها شدند .به-طوریکه مایهصزنی با قارچ بهصترتیب۴۰/۱۵ ، ۶۸/۲ و ۲۷/۲۲ درصد، و مایهصزنی با باکتری بهصترتیب۵۰/۱۶ ، ۶۵/۱ و ۳۵/۲۰ درصد مقدار این فاکتورها را نسبت به تیمار شاهد بدون قارچ و بدون باکتری افزایش دادند .درصد کلنیزاسیون میکوریزی ریشه با افزایش شوری از سطح S۰ به سطح S۱ بهصمیزان ۹۷/۸ درصد و از سطح S۱ به سطح S۲ بهصمیزان ۰۲/۳ درصد، و مایهصزنی با باکتری بهصمیزان ۲۲/۱۵ درصد نسبت به تیمار بدون باکتری کاهش نشان داد .نتایج نشان میصدهد که مایهصزنی با قارچ و باکتری علاوه بر بهبود شرایط تغذیهصای گیاه و کاهش جذب عناصر سدیم و کلر، موجب افزایش درصد روغن و عملکرد روغن نیز می-گردد
Text of Note
bacterial control. Results showed that inoculation with mycorrhizal fungus and Azospirillum irakense, improves nutritional status of the plant and reduces the uptake of sodium and chloride, thereby increasing the oil content and oil yield as well-inoculated control, respectively. Root fungal colonization decreased 8.97 by increasing salinity level from S0 to S1 and it decreased 3.02 by increasing salinity level from S1 to S2 and inoculation with bacteria decreased it 15.22 compared to the non-inoculated control, respectively. Seed yield, seed oil percentage and oil yield significantly decreased by salinity treatment but, inoculation with fungi and bacteria caused to improved and significantly increased these traits. Inoculation with fungus increased these factors by 15.40, 2.68 and 22.27 respectively, and inoculation with bacteria increased them by 16.50, 1.65 and 20.35 compared to the non-inoculated control, respectively. In salinity stress conditions, K/Na and Ca/Na ratios decreased significantly but inoculation with fungus increased them by 27.28 and 27.53 respectively, and inoculation with bacteria increased them by 43.60 and 21.46 compared to the non-inoculated control. Concentrations of shoot Na and Cl significantly increased by salinity but inoculation with fungus decreased them by 13.17 and 30.87 respectively. Moreover, inoculation with bacteria decreased them by 22.34 and 18.37 compared to the non-bacterial control. Also, salinity stress significantly decreased nitrogen concentration of shoot but, inoculation with fungus and bacteria increased it respectively by 9.41 and 72.09 compared to the non-fungal control. Shoot P concentration showed a significant reduction with increasing salinity, but inoculation with fungus increased it by 44.69 compared to the control. However, inoculation with bacteria decreased the concentration of shoot P but total content of P increased 3.6 compared to the non-inoculated control, respectively. Also, presence of fungus caused a decrease in dry weight of root by 15.91 compared to the non-Safflower (Carthamus tinctorius L.) is one of the oilseed crops native to Iran, which is rich in essential fatty acids. Totally, safflower is generally suitable for arid areas and relatively tolerates environmental stresses such as salinity. Nowadays, salinity stress has dominated in soils around the Urmia Lake. Application of chemical fertilizers increases soil salinity, nutrients leaching and environment pollution. Using biofertilizer instead of chemical fertilizers we can overcome these disadvantages, thus it helps to conserve environmental resources. A pot culture experiment was conducted as factorial randomized complete block design with four replications and with two fungi levels (M0: no fungal inoculation and M1: inoculation with Glomus etunicatum), two bacteria levels (A0: no bacterial inoculation and A1: inoculation with Azospirillum irakense) and three salinity levels (S0: without salinity stress with EC: 1.1 dS/m, S1:Salinity stress with reduced yield by 25 equal with EC: 7.5 dS/m, S2: Salinity stress reduced yield by 50 equal with EC: 10 dS/m). At harvest, plant height, seed oil percentage, fresh and dry weights of root and shoot, percentage of root colonization, salinity tolerance indices such as Ca/Na and K/Na and content of N, P, K, Ca, Mg, S, Cl and Na in root and shoot were measured. The results showed that shoot and root dry weights significantly reduced under salt stress but fungal and bacterial inoculations increased shoot dry weight, by 2.06 and 9.57 compared to the non