بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و توسعه منطقهای در ایران
First Statement of Responsibility
/مجتبی ولی بیگی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: دانشکده جغرافیا
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۷۰ص
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری
Discipline of degree
در رشتهی جغرافیا و برنامهریزی شهری
Date of degree
۱۳۹۳/۰۲/۲۷
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
موضوع نابرابری، توسعه متعادل و بهبود کیفیت زندگی مناطق توجه زیادی را در میان برنامهریزان، محققان و سیاستگذاران به خود جلب کرده است .رشد متعادل همه مناطق کشور همراه با کاهش نابرابریهای بین استانها در برخورداری از امکانات و کیفیت زندگی مطلوب برای ثبات سیاسی، یکپارچگی ملی و حیات اقتصادی امری مهم به شمار میآید .نابرابریهای منطقهای یکی از مشکلات اصلی در کشور ایران به شمار میآید و استانهای ایران از چنین نابرابریهای رنج میبرند .همسو با چنین نگرانیهای تحقیقاتی، هدف این تحقیق بررسی همگرایی شاخصهای مختلف کیفیت زندگی و ضریب تأثیر این شاخصها بر توسعه منطقهای و کاهش نابرابریها در میان استانهای ایران است .بر این اساس مبتنی بر سیری در مبانی نظری کیفیت زندگی و نابرابری منطقهای، شاخص توسعه انسانی و ابعاد مربوطه آن به همراه شش شاخص شامل شاخص اشتغال، میزان مشارکت اقتصادی، دسترسی به آب سالم، میزان اراضی جنگلی و مرتعی و در آمد متوسط خانوار در طول دوره۱۳۷۵ ، ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰ به عنوان شاخصهای پایه جهت سنجش کیفیت زندگی و رشد اقتصاد منطقهای در میان استانها به عنوان نماینده توسعه منطقهای انتخاب شدند .بعد از ایجاد پایگاه داده لازم برای هر کدام از شاخصها و بررسی توصیفی از هر کدام از این نماگرهای کیفیت زندگی، بحث همگرایی منطقهای و تأثیر شاخصهای مختلف کیفیت زندگی بر همگرایی میان استانهای برخوردار و محروم با استفاده از تحلیلهای همگرای بتا و سیگما مورد بررسی قرار گرفت .برای جهتدهی به سیاستها و اولویت دهی به آنها به منظور تعادل پایدار منطقهای در بلندمدت، رابطه بلندمدت و علی شاخصهای کیفیت زندگی با توسعه منطقهای با استفاده از تکنیک های هم انباشتگی و علیت گرانگیر مورد سنجش قرار گرفت .نتایج حاصله بیان میدارند که به طور کلی رتبهبندی بین استانها بر حسب کیفیت زندگی آن چنان تغییری نکرده است اما شاخصهای کیفیت زندگی افزایش را نشان میدهند و همگرایی نسبی هم در تحلیلهای بتا و هم سیگما) به استثنای شاخص اشتغال و مشارکت اقتصادی (مشاهده میشود .به عبارتی اگر چه هنوز نابرابری میان استانها وجود دارد اما کیفیت زندگی در میان تمام استانها افزایش داشته است اگرچه این حرکت در شاخصهای مختلف و ضریب تأثیر آنها بر توسعه منطقهای متفاوت بوده است .یافتهها همچنین حاکی از آناند که همگرایی شاخصهای اقتصادی مهمترین مسئله میباشند و درحالیکه این شاخص بیشترین ضریب تأثیر را بر کاهش نابرابری و فقر داشته است کمترین میزان همگرایی را در استانهای مختلف به خود اختصاص داده است .در بررسی رابطه بلندمدت بین شاخصها، نتایج حکایت از آن داشت که رابطه علی میان رشد اقتصادی مناطق و اشتغال با شاخصهای کیفیت زندگی در استانهای ایران وجود دارد درحالیکه این رابطه به طور عکس معنادار نبوده است .به عبارت دیگر بهبود در این شاخصها میتواند در بلندمدت منجر به بهبود کیفیت زندگی به طور معنادار شود اما این رابطه به طور عکس هم اکنون برقرار نیست، در نتیجه اگر میخواهیم به سمت توسعه پایدار منطقهای حرکت کنیم و سیاستهای کاهش نابرابری در میان استانها را در پیش بگیریم به نظر میرسد با توجه به نتایج این مطالعه باید توجه ویژهایی به رشد اقتصادی در سیاستهای منطقهای نسبت به دیگر شاخصها در میان استانها داشته باشیم
Text of Note
convergence analyses (excluded employment rate and economic participation) has been occurred. Although still inequality remains but the quality of life also has risen. Moreover, the results of this study imply that the convergence of economic indicators is most important issue and economic indicators than other indicators is more consistent. Also we observe that HDI is positively influenced by per capita GDP thus if we want to obtain regional sustainable development and if we want take disparate alleviate polices it seems that we must dedicate a special consideration to economic growth in regional policies than other indicators across provinces-convergence and -integration and Granger causality technique are used. The results of this study reveal that, within the analyzed period, generally the order of provinces in terms of quality of life has not changed, but quality of life indicators have been increased and the relative convergence with both in unconditional -convergence analyses of the existing literatures on Iran provinces are extended and are investigated whether there exits convergence in quality of life indicators and regional development. Also long term relationships and causality between quality of life indicators and economic growth, with a view to identifying major policies and prioritizing of them across Iranian provinces are examined and in order to the Co-convergence and -sectional unconditional -The issues of disparities, regional balance development and improvement of quality of life have attracted considerable attention among researchers, planners and policy makers. Balanced growth of all provinces with decrease disparities between them in achievements in Iran have been considered essential for political stability, national integration and economic viability. Regional disparities are one of the main problems in Iran and Iranian provinces suffer from such disparities. Accordance with this research concerns, main purpose of thesis is investigate convergence quality of life indicators and coefficients them on regional development and decrease disparities between provinces. Base on theoretical foundations in quality of life and regional disparities, human development index(HDI) and related indicators and 6 indicators included access to clean water, employment rate, economic participation, amount of jungle arena and grasslands and average urban and rural incomes over the period 1996, 2006 and 2011 as proxies for measuring quality of life and economic growth as proxy for regional development have been chosen. Then requirement data base was established and brief description about quality of life in Iranian provinces was presented. Then the conventional cross