چكیده هردو متفکر از طرفداران عینیت تفسیر هستند.محقق خراسانی با طرح مساله معنای مرکزی و نیز هرش با عنوان مساله نوع، در صدد ایجاد تکیه گاهی برای سنجش انواع مختلف تفسیر ها بوده اند. امکان تفسیر در هر دو مکتب تا حدودی آزادانه است اما محدودیت در مکتب هرش بیشتر از محقق است زیرا هرش با طرح دو محدودیت یعنی قواعد و دستور زبان و نیز معنای نوع مرکزی، ایجاد محدودیت می کند اما محقق فقط با طرح معنای مرکزی که محدوده خود این معنای مرکزی نیز بسیار کوچک است. مسلک محقق مسلک اختصاص است و پروژه ای که وی قصد طراحی آن را دارد، نوعی پاکسازی و تراشیدن معانی اضافی است به طوری که حتی محقق، زمان را هم داخل در معنای فعل نمی داند و لذا دو معنا را قائل است؛ معنای اسمی و معنای حرفی. میتوان گفت که این اقدام محقق در راستای حل معضلات و مشکلاتی است که در برابر هر متفکر دینداری در رابطه با تفسیر متون دینی و کتب مقدس مثل قرآن بوجود می آید زیرا اگر افعال و برخی کلمات دارای معنای وسیع تری باشند، لازم می آید که خداوند هم زمان مند بوده و دارای خصائص انسانی باشد که این با عقیده دین داران سازگار نیست. در هرش نیز ملاک یقینی برای سنجش صحت و سقم تفسیر، معنای مورد نظر مولف است. وی قائل است که بدون وجود معنای نوعی تفسیر امکان پذیر نیست و نیاز به تعین داریم و این تعین به وسیله ی اراده به وجود می آید. وی بازآفرینی متون در هر زمانی را قبول دارد اما تاریخ گرایی افراطی را به شدت نقد می کند.
Text of Note
Abstract: Both thinkers are proponents of the objectivity of interpretation. Mohaghegh Khorasani, by proposing the problem of central meaning and also Hirsch as the problem of type, have sought to create a fulcrum for measuring different types of interpretations. The possibility of interpretation in both schools is somewhat free, but the limitation in Hirsch school is more than the Mohaghegh, because Hirsch creates limitations by proposing two constraints, namely rules and grammar, as well as the meaning of the central type. This central meaning is also very small.The Mohaghegh’s profession is a dedicated profession, and the project he intends to design is a kind of purification and scraping of additional meanings so that even the Mohaghegh does not consider time within the meaning of the verb and therefore considers two meanings. Nominal meaning and literal meaning. It can be said that this action of the Mohaghegh is in order to solve the problems and difficulties that arise against any religious thinker in relation to the interpretation of religious texts and holy books such as the Qur'an, because if actions and some words have a broader meaning, it is necessary that God It is at the same time and has human characteristics, which is not compatible with the beliefs of religious people.In Hirsch, the definite criterion for measuring the correctness of the interpretation is the meaning desired by the author. He believes that without the meaning of some kind of interpretation is not possible and we need to determine and this determination is created by the will. He accepts the reproduction of texts at any time, but strongly criticizes extremist historicism.
OTHER VARIANT TITLES
Variant Title
Meaning and significance in Hirsch and Khorasani’s points